سلام سلام


دل بی روح جنس آهنت را دوست دارم...... خطوط در هم پیراهنت را دوست دارم.....
نگاه با همه بیگانه ات را دوست دارم......غرور سرکش دیوانه ات را دوست دارم......

پس از تو رنگ گلها هم دروغ است.......پس از تو روزگارم بی فروغ است....
 که میگوید پس از تو زنده هستم.....دروغ است . هرکه میگوید دروغ است

ای ستاره بی تو من تاریکم......بی تو من به انتها نزدیکم......
شعر من از عشق تو نام گرفت.......این همه غم از تو الهام گرفت.....
وای چه کردم من .... چه بود تقصیرم.....که چنین بود بعد تو تقدیرم........
 تو نخواستی که من و تو ما باشیم...... سرنوشت این بود که تنها باشیم......

نظرات 7 + ارسال نظر
امیرناصری سه‌شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 05:28 ق.ظ http://lara.blogsky.com

خوشحالم که با شما آشنا شدم. چه شعرای قشنگی نوشته بودید. بازم سر می زنم.

امیر مسعود سه‌شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 06:28 ق.ظ http://Amirmassoud.blogsky.com

مهران نگووووووووووووووووووو!!! خجالتم دادی کلی!!!!!!!

سعید سه‌شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 07:12 ق.ظ http://marabekhan.persianblog.com

ببین دل عاشق چه میکشه‌!!! شعرت خیلی قشنگ بود

مصطفی سه‌شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 09:31 ق.ظ http://mocmousavi.persianblog.com

نثرت پر از آرایه های ادبی بود خیلی نثر جالبی بود

بهزاد پسر تهرانی در آمریکا چهارشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 03:06 ق.ظ http://www.faryar.blogsky.com

مهران جان واقعا عالی مینویسی.

سارا چهارشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 08:25 ق.ظ

مهران جان شعر خیلی زیبایی نوشتی!

مهرانی چهارشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 09:36 ب.ظ

بازم از همه ممنونم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد