خانه عناوین مطالب تماس با من

مهرانی

مهرانی

درباره من

خیلی از آشناییتون خوشحال شدم..... ادامه...

روزانه‌ها

همه
  • تست کنید !
  • Microsoft
  • IRANDOC Open Databases
  • گهر لیست لوازم سفر

پیوندها

  • ستاره
  • حاج مسعود
  • خاله جون
  • بامشاد
  • سما
  • مصطفی موسوی
  • مریم
  • چشم تو چشم
  • سپ سپ
  • امین خاکی
  • امیرمسسعود
  • میثم
  • نفیسه
  • میلاد
  • گلناز
  • مهدی
  • شیز
  • عصرونه
  • دیب دمینی
  • پرنده تنها
  • مجله تخصصی ماهواره
  • ماهواره
  • درباره خودروها
  • مشاور مدیریت
  • علی وارم
  • سایت تخصصی موبایل
  • یاس سفید
  • اخبار خودرو
  • اتومبیل
  • لینکای بدرد بخور
  • مشاور مدیریت
  • رادکام
  • سه نقطه
  • لینکدونی آزاد
  • مرکز مدیریت هوانوردی
  • نرم افزار
  • شاهد عینی
  • نگار
  • مدیریت و کارآفرینی
  • خانه کارآفرینان
  • مرکز کارآفرینی
  • گسترش دنیای مجازی
  • پسر خاله
  • مقالات کارآفرینی
  • دانلود فیلم و سریال
  • صمیم
  • وبلاگ بانک سرمایه
  • آذر خانم
  • محمد کیهانی
  • غارهای ایران
  • ماه شب
  • آیسک ایران
  • مدیر تیستو
  • تیستو
  • حسام عالمیان
  • پذیرش
  • مقبولهای وزارت علوم
  • sciencecenter
  • کتابخانه کنگره آمریکا
  • نرم افزار جستجوی کتابخانه کنگره آمریکا
  • نیمکت
  • خلیل رضوی
  • بلاگ کسب و کار
  • مرکز کارآفرینی شریف
  • خاکریز اقتصاد
  • بتسا
  • کلوب دانلود کتاب
  • وثوق!!
  • نسل سوخته
  • رااهنمای بانکی
  • حسین درخشان
  • قیمت لحظه ای ارز و طلا
  • کورش !
  • رضا دهقان
  • سد علی جلالیان
  • سمیه

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • [ بدون عنوان ]
  • بیش از ۱۰۰ بار از صبح این ۳ دقیقه رو گوش کردم... هنوزم میخوام گوش کنم
  • چه بخشی
  • سلام
  • [ بدون عنوان ]
  • [ بدون عنوان ]
  • چه وضعیه ؟
  • رهایی
  • آریایی نژاد
  • قرار نبوده . . .
  • معاشرت
  • خلق را تقلیدشان بر باد داد
  • رانندگی
  • ماندن یا نماندن... قبلا مسئله این بود.
  • بحران دکتر های بی سواد
  • اینگونه نگاه کنید...
  • شادی از خرد عاقل تر است
  • تولدت مبارک.
  • تولد پسر پسر...
  • مردی به چیست ؟

بایگانی

  • تیر 1396 1
  • اردیبهشت 1396 1
  • فروردین 1396 1
  • دی 1395 1
  • آذر 1391 1
  • آبان 1391 1
  • مهر 1391 1
  • شهریور 1391 1
  • مرداد 1391 1
  • تیر 1391 2
  • خرداد 1391 2
  • اردیبهشت 1391 1
  • اسفند 1390 1
  • بهمن 1390 1
  • دی 1390 1
  • آذر 1390 1
  • آبان 1390 5
  • مهر 1390 2
  • تیر 1390 1
  • خرداد 1390 1
  • فروردین 1390 1
  • اسفند 1389 1
  • بهمن 1389 1
  • دی 1389 4
  • آذر 1389 3
  • آبان 1389 5
  • مهر 1389 2
  • شهریور 1389 7
  • مرداد 1389 5
  • تیر 1389 10
  • خرداد 1389 4
  • اردیبهشت 1389 5
  • فروردین 1389 2
  • بهمن 1388 1
  • آبان 1388 2
  • مهر 1388 1
  • تیر 1388 1
  • خرداد 1388 1
  • فروردین 1388 3
  • اسفند 1387 9
  • بهمن 1387 10
  • دی 1387 9
  • آذر 1387 10
  • آبان 1387 8
  • مهر 1387 9
  • شهریور 1387 9
  • مرداد 1387 5
  • تیر 1387 9
  • خرداد 1387 12
  • اردیبهشت 1387 13
  • فروردین 1387 9
  • اسفند 1386 5
  • بهمن 1386 4
  • دی 1386 8
  • آذر 1386 7
  • آبان 1386 7
  • مهر 1386 9
  • شهریور 1386 6
  • مرداد 1386 8
  • تیر 1386 4
  • خرداد 1386 7
  • اردیبهشت 1386 3
  • فروردین 1386 4
  • اسفند 1385 6
  • بهمن 1385 7
  • دی 1385 10
  • آذر 1385 10
  • آبان 1385 9
  • مهر 1385 10
  • شهریور 1385 9
  • مرداد 1385 7
  • تیر 1385 1
  • خرداد 1385 6
  • اردیبهشت 1385 3
  • فروردین 1385 2
  • اسفند 1384 7
  • بهمن 1384 6
  • دی 1384 8
  • آذر 1384 10
  • آبان 1384 3
  • مهر 1384 4
  • شهریور 1384 4
  • مرداد 1384 4
  • تیر 1384 3
  • خرداد 1384 6
  • اردیبهشت 1384 7
  • فروردین 1384 5
  • اسفند 1383 9
  • بهمن 1383 12
  • دی 1383 15
  • آذر 1383 9
  • آبان 1383 2
  • مهر 1383 6
  • شهریور 1383 2
  • مرداد 1383 6
  • تیر 1383 6
  • خرداد 1383 5
  • اردیبهشت 1383 7
  • فروردین 1383 9
  • اسفند 1382 11
  • بهمن 1382 4
  • دی 1382 4
  • آذر 1382 15
  • آبان 1382 10
  • مهر 1382 13
  • شهریور 1382 5
  • مرداد 1382 5
  • تیر 1382 19
  • خرداد 1382 12

آمار : 326714 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • [ بدون عنوان ] پنج‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1396 06:36
    دلم گرفته... فقط همین.
  • بیش از ۱۰۰ بار از صبح این ۳ دقیقه رو گوش کردم... هنوزم میخوام گوش کنم سه‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1396 20:00
    اینجا یکی هست که هر ثانیه خوابت رو میبینه تو چشمه تقویم با نبض ساعت منتظر میشینه همیشه اونکه غرقه سکوته دستتو میخونه درد لحظه رو کسی میفهمه که منتظر میمونه از وقتی تو رفتی شب حالمو پرسید شاید اگه تو برگردی بشه از چیزی نترسید بشه قدر این ثانیه ها رو کنار تو فهمید شاید اگه تو برگردی بشه از چیزی نترسید بشه قدر این ثانیه...
  • چه بخشی یکشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1396 07:11
    نمیدونم چه بخشی از ادمه که عوض میشه ؟ یه جاهایی از من همونیه که از خودم میشناسم... یه جاهایی از من متفاوت شده.... چه حیف که خود قبلیم رو بیشتر دوست دارم. ولی واقعیت اینه که خود الانم اون چیزیه که اون موقعی رو که دوسش داشتم دوست داشته و میخواسته باشه... یکی به من یاد نداده که اروم باشم.... دویدن بخشی از وجودم شده....
  • سلام سه‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1395 10:26
    سلام مهرانی.... باورم نمیشه... اینجا 4 سال و یک ماه فیلتر بود و الان باز شد. یه عالمه اتفاق افتاد تو این 4 سال... یه عالمه... دلم میخواد یه عالمه حرف بنویسم اینجا.... پست قبلی اینجا آذر ماه بود... این پست دی ماه... اما بعد 4 سال!!!
  • [ بدون عنوان ] شنبه 25 آذر‌ماه سال 1391 07:24
    باز هم اینجام. یه لپ تاپ جدید گرفتم. بعد از 5 سال. اما این acer از سری travelmate خیلی خوبه.... به جز مونیتورش که خراب شده.. هنوز همه چیش عالیه. حاج مسعود هم که از اول دی میرسه سربازی.
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 7 آبان‌ماه سال 1391 07:48
    5 هفته است که سربازیم تموم شده، و امروز مثل خیلی روزای دیگه صبح زود از خواب بیدارم شدم. صبح خیلی زود، زودتر از زمان رفتن به پادگان، و به خواست خودم و نه به اجبار سربازی ! و الان حدود دو ساعته که دفتر هستم. فکر می کنم و مطلب می خونم. و حس خوبی دارم که دلم می خواد تموم نشه. قیمت دلار هم حدود 3300 با تغیرات 100 تومان...
  • چه وضعیه ؟ چهارشنبه 12 مهر‌ماه سال 1391 08:54
    دو هفته است که سربازی تموم شده، قیمت دلار از 2400 به 3500 رسیده !!! آخه این چه وضعیه ؟
  • رهایی جمعه 24 شهریور‌ماه سال 1391 17:22
    به ساعت ها فکر می کنم. الان ساعت حدود 5 عصره، تا فردا حدود 5 صبح که از خواب بیدار میشم برم دنبال پایان این دوره. 6 ساعت می خوابم و 6 ساعت زمان دارم. احساس می کنم اینکه چطوری این 6 ساعت رو بگذرونم نشون دهنده اینه که 6 ماه بعدی رو تا آخر سال چطور می گذرونم. مثل یک روز اول سال نو که هرچقدر مفید باشه، احساس می کنم که یک...
  • آریایی نژاد یکشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1391 00:22
    در این خاک زرخیز ایران زمین نبودند جز مردمی پاک دین همه دینشان مردی و داد بود وز آن کشور آزاد و آباد بود چو مهر و وفا بود خود کیششان گنه بود آزار کس پیششان همه بنده ناب یزدان پاک همه دل پر از مهر این آب و خاک پدر در پدر آریایی نژاد ز پشت فریدون نیکو نهاد بزرگی به مردی و فرهنگ بود گدایی در این بوم و بر ننگ بود کجا رفت...
  • قرار نبوده . . . پنج‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1391 10:51
    تا جایی که فهمیده‌ام قرار نبوده این ‌قدر وقت‌مان را در آخور‌های سرپوشیده‌ تاریک بگذرانیم به جای چریدن زندگی و چهار نعل تاختن در دشت‌های بی‌مرز. قرار نبوده تا نم باران زد، دست‌پاچه شویم و زود چتری از جنس پلاستیک روی سر‌ بگیریم مبادا مثل کلوخ آب شویم. قرار نبوده اینقدر دور شویم و مصنوعی. ناخن‌های مصنوعی، دندانهای...
  • معاشرت پنج‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1391 10:39
    با این4 دسته از افراد کمتر معاشرت کنید: 1-آنهائی که از زندگی بیزارند و با همه دنیا سر جنگ دارند. 2-آنهائی که مدام پشت سر دیگران غیبت می کنند. 3-آنهائی که شکست و سر خوردگی های گذشته شما را به شما یادآوری می کنند. 4-آنهائی که می خواهند شما را کنترل کنند.
  • خلق را تقلیدشان بر باد داد شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1391 23:40
    در این خاک زرخیز ایران زمین نبودند جز مردمی پاک دین همه دینشان مردی و داد بود وز آن کشور آزاد و آباد بود چو مهر و وفا بود خود کیششان گنه بود آزار کس پیششان همه بنده ناب یزدان پاک همه دل پر از مهر این آب و خاک پدر در پدر آریایی نژاد ز پشت فریدون نیکو نهاد بزرگی به مردی و فرهنگ بود گدایی در این بوم و بر ننگ بود کجا رفت...
  • رانندگی دوشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1391 15:50
    کاشکی یکم این جماعت خودخواهانه رانندگی نمی کردن.
  • ماندن یا نماندن... قبلا مسئله این بود. جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 07:02
    از صفحه‌ی فیس‌بوک مجید زمانی**** ** ** : مجید جزو اولین اسرای جنبش سبز بود. آدمی که دو تا فوق‌لیسانس تو آمریکا گرفته، 5 سال توی بانک جهانی کار کرده و بالاخره وقتی دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه شیکاگو بوده همه چیز را ول کرده و برگشته ایران. نوشته‌ی مجید را توصیه می‌کنم به همه کسانی که مثل من دنبال دلیل برای موندن در...
  • بحران دکتر های بی سواد پنج‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1390 06:56
    منبع این نوشته رو نمیدونم. برام ایمیل شده بود: در اطرافمان هر که را می بینیم در حال تحصیل است. یادم می آید آبدارچی اداره مان هم سال گذشته به لطف دانشگاه علمی کاربردی داشت لیسانسش را می گرفت تا پایه حقوقش افزایش یابد و هیچ بعید نیست الان دانشجوی ارشد باشد. خلاصه همه به سمت مدارک دانشگاهی حمله بردیم و اکثرا هم بی نصیب...
  • اینگونه نگاه کنید... جمعه 14 بهمن‌ماه سال 1390 19:46
    مرد را به عقلش نه به ثروتش زن را به وفایش نه به جمالش دوست را به محبتش نه به کلامش عاشق را به صبرش نه به ادعایش مال را به برکتش نه به مقدارش خانه را به آرامشش نه به اندازه اش اتومبیل را به کاراییش نه به مدلش غذا را به کیفیتش نه به کمیتش درس را به استادش نه به سختیش دانشمند را به علمش نه به مدرکش مدیر را به عمل کردش نه...
  • شادی از خرد عاقل تر است شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 16:13
    دان هرالد کاریکاتوریست و طنزنویس آمریکایى در قطعه کوتاهش “اگر عمر دوباره داشتم…” مینویسد: اگر عمر دوباره داشتم، مى‌کوشیدم اشتباهات بیشترى مرتکب شوم. همه چیز را آسان مى‌گرفتم. از آنچه در عمر اولم بودم ابله‌تر مى‌شدم. فقط شمارى اندک از رویدادهاى جهان را جدى مى‌گرفتم. اهمیت کمترى به بهداشت مى‌دادم. به مسافرت بیشتر...
  • تولدت مبارک. دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1390 20:56
    و امروز 21 آذر 1390 مصادف با 12/12 سال 2011 میلادی در ساعت 14:30 پسر ما که او رو آرتین نامیدیم، به دنیا اومد.
  • تولد پسر پسر... پنج‌شنبه 26 آبان‌ماه سال 1390 23:04
    خیلی خیلی دلم می خواد به جای اینکه وقتای اضافی رو با این کامپیوترم بگذرونم... با فسقلی باشم.... کی میاد این بچه پس بابا....
  • مردی به چیست ؟ جمعه 20 آبان‌ماه سال 1390 08:49
    خود سانسور شدم.... مینویسم و بعد پاک می کنم.
  • آن بالا که بودم، فقط سه پیشنهاد بود. پنج‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1390 08:01
    آن بالا که بودم، فقط سه پیشنهاد بود. اول گفتند زنی از اهالی جورجیا همسرم باشد. خوشگل و پولدار. قرار بود خانه ای در سواحل فلوریدا داشته باشیم. با یک کوروت کروکی جگری. تنها اشکال اش این بود که زنم در چهل و سه سالگی سرطان سینه میگرفت. قبول نکردم. راست اش تحمل اش را نداشتم. بعد موقعیت دیگری پیشنهاد کردند : پاریس خودم...
  • حرف دل... پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 15:54
    این متن توی یکی از ایمیل های فورواردی بود که حرف دلمو یکی دیگه با قلم شیوایی گفته: هرچند یکبار ایمیل هایی در باره ایران میگیریم که عکسهای خنده دار را نشان میدهد و موضوع فقط در ایران یا only in Iran است. این ایمیل ها اگرچه خنده به لب مینشاند و بعدی از ابعاد جامعه ایران را نشان میدهد اما در ایران چیزهایی هم هست که ساده...
  • جام افکار دامبلدور یکشنبه 1 آبان‌ماه سال 1390 11:51
    انقدر چیزای مختلف ذهنم رو مشغول کرده که دلم میخواد مثل دامبلدور عصای جادو و جامی داشته باشم تا الیاف فکرم رو از مغزم در بیارم و بریزم توی جام تا از دستشون راحت بشم. کارها و موارد مربوط به تولد نی نی سربازی کارهای شرکت، طلب ها، بدهی ها ایده های هیچوقت اجرا نشده ایده های در حال اجرا مسکن و مشکلات مربوط به اون خانواده و...
  • خبر دار... دوشنبه 25 مهر‌ماه سال 1390 22:01
    سرباز شدیم رفت.... با غیبت و سه ماه اضافه خدمت !
  • عصاب مصاب... جمعه 15 مهر‌ماه سال 1390 13:20
    بیشتر از سه ماهه که اینجا ننوشتم. یه روزایی مثل امروز که زیاد حال و حوصله ندارم میام همین روزای خودم رو توی سالهای گذشته می خونم ببینم توی چه حال و هوایی بودم.... این دانشگاه هم نامه فارغ التحصیلیمون رو نمیده که بریم واسه خودمون.... این قیمت دلار هم ثابت نمیمونه ما تکلیف خودمون و مشتریامون رو بدونیم..... این آمریکا هم...
  • این هم از جواب من به ایمیل آموزش! یکشنبه 5 تیر‌ماه سال 1390 12:01
    سلام. سرکار خانم زارع، سرکار خانم دانسفهانی، سرکار خانم عدالتیار، سرکار خانم قاضی نسب و همه ی عزیزان دیگر در آموزش دانشکده: اولاً تک تک شما سروران را دوست دارم و بصورت شخصی ، از تک تک شما عزیزان بابت همه ی زحماتی که برای من و دوستانم می کشید قدر دانم. ثانیا می خواهم بدینوسیله اعلام کنم که نه مقاله ی علمی پژوهشی ای (که...
  • جلسه دفاع از پایان نامه یکشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1390 21:03
    میگن پس فردا ساعت 11.5 باید دفاع کنم..... نمیدونم تفنگم رو هم ببرم یا نه.... اصلا من اینجا چیکار می کنم؟ چرا باید از خودم دفاع کنم؟ اصلا باید از خودم دفاع کنم یا از عمر رفته یا .... اگه یه کسایی مثل دکتر طالبی نبودن مدت ها پیش ولش می کردم میرفتم....فقط امیدوارم زودتر تموم شه. روزایی بود که دوستشون نداشتم... این روزا...
  • فقط یه کم دیگه.... شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1390 14:48
    امروز یه آگهی استخدام رسمی زدن روی دیوار دانشکده برای وزارت دفاع. همه ی شرایطش با من می خوند و سربازیم رو هم می مالونه..... کلی با خودم کلنجار رفتم برای تصمیم گیری رفتن یا نرفتن..... و بازم تصمیم گرفتم که نرم.
  • متن یه ایمیل پنج‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1389 09:21
    بخوانید و ببینید که چنین آدمهایی هم در این کشور زندگی کرده اند.این داستانو یکی از شاگردام که تو جهاد دانشگاهی کارافرینی تدریس میکردم تو کلاسهای شهر ساوه برام گفت زمانی‌ که بچه بودیم، باغ انار بزرگی داشتیم که ما بچه ها خیلی دوست داشتیم، تابستونا که گرمای شهر طاقت فرسا میشد، برای چند هفته ای کوچ می کردیم به این باغ خوش...
  • let's make a change پنج‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1389 09:13
    اینا هم میگذره آقا مهران...
  • 603
  • صفحه 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 21