چه شود...؟؟؟
همینم کم بود که به جناب آقای تمیمی ( ای ول الله علیه) جپسن بفروشم...
اولش نمیخواستم ازش پول بگیرم... ولی انقدر با این آدم حال میکنم.......  که راضی نبودم بهم احساس دین کنه......

امروز رفتیم رمپ ...و من به این نتیجه رسیدم که دلم میخواد به عنوان نماینده ی امارات ایرلاینز توی لاین اونا ولی توی مهر آباد کار کنم.. یه جورایی چچچچچچچییی؟؟؟؟ حقوق دلار ... هزینه تومان.
 میدونم چی میخواین بگین: ((برو بچه پررو....  روتو کم کن))

-------------------------------
خب مگه چیه ؟؟؟ تا حالا جاده چالوس نرفتم که نرفتم... به جاش فردا که میخوام برم... اونم با یه جفت لاستیک بریجستون نو بره چرخای جلو .... ۲ تا چیز ۵۰۴ خیلی معروفه... یکی صندلی های فوق العاده راحتش و یکی فرمون نرمش مخصوصا با لاستیکای نو.
 خوش بگذره بهم نه؟؟؟؟

باشه؟


اگر روزی احساس کردی میخوای گریه کنی حتما به من زنگ بزن ، به تو قول نمیدم تورا بخندانم اما قول میدهم حتما همراهت گریه کنم. ... اگر روزی خواستی فرار کنی حتما به من زنگ بزن .. قول نمیدم که ازت بخوام نری اما قول میدم حتما همراهت فرار کنم... اگر روزی خواستی صدای کسی رو نشنوی حتما به من زنگ بزن ..قول میدم پیشت بیام ولی ساکت شم و هیچی نگم اما ... اما .. اگه روزی به من زنگ زدی و صدایی نشنیدی حتما به کنارم بیا شاید به تو نیاز داشته باشم.

فرهنگ لغات؟

آدامس : تنها چیزی که توی دهان خانم ها بند می شود
آدم خوار: انسان دوست افراطی
آدم مغرور: کسی که اگر جلاد بخواهد گردنش را بزند بگوید : یه وجب بلند تر بزن
احمق: کسی که دختر همسایه را در تاریکی نبوسد
ادب : یعنی کمک به یک خانم زیبا در عبور از خیابان حتی اگر به کمک احتیاج نداشته باشد
ازدواج : قمار زندگی است و در قمار معمولا برد با کسی است که بیشتر تقلب کند
الکل : مایه گرانبهایی که همه چیز را محفوظ نگاه می دارد مگر اسرار را
اوراقچی : تنها موجودی که زنها را بهترین رانندگان دنیا میداند
ایده آل : شوهری که بتواند با زنش بهمان دقت و ملایمتی که در مورد اتومبیل تازه اش دارد رفتار کند
بزبیار : فلک زده ای که زنش زشت و کلفتش بیریخت باشد
بوسه : تصادفی که فقط یک سیلی به آدم ضرر می زند
بیست سالگی : دورانی که پسر ها دنبال معشوقه می گردند دختر ها دنبال شوهر
چشم : عضویکه چشم چرانها با آن ارتزاق می کنند
خسیس : کسی که وقتی خانه اش آتش می گیرد برای اینکه پول تلفن ندهد تا اداره آتش نشانی بدود
خوش بین : مردی که تصور کند وقتی زنی پای تلفن خداحافظی کند گوشی را خواهد گذاشت
دست : عضوی که در سینما نزد صاحبش بند نمی شود
دوران تجرد : دورانی که معمولا برای مردها بعد از ازدواج شروع می شود
رفیق : کسی که همیشه به شما مقروض است
رقص : بهم چسبیدن با اتیکت دو جنس مخالف
زوج ایده آل : شوهر کر و زن لال
سوءظن : سعی در دانستن چیزیکه بعدا" انسان آرزو می کند ای کاش آنرا نمی دانست
سینما : جایی که پشت سر شما حرف می زنند
عشق : دردسری که برای فراموش کردن آن باید عشق تازه تری پیدا کرد
سرخ پوست : مرد خوشبختی که وقتی زنش اورا می بوسد صورتش ماتیکی نمی شود
سنجاق قفلی : تنها قفلی که بدون کلید باز می شود
ماچ : بوسه ای که هنوز رنگ آرتیستی نگرفته
مرد مجرد : کسی که هنوز عیوبی دارد که خود نمی داند
معجزه : دختر خانمی که زنگ آخر جیم شود و به سینما نرود
موش : خانم هایی که نصفه شب به جیب شوهر هایشان شبیخون می زنند
هالو : شوهری که دستکش ظرفشویی را بجای اندازه دست خودش اندازه دست زنش بخرد

بگذار هر روز رویایی باشد در دست
       بگذار هر روز عشقی باشد در دل

          بگذار هر روز دلیلی باشد برای زندگی
              اگر نمی توانی شاهراه باشی کوره راهی باش
                     اگر نمی توانی خورشید باشی ستاره ای باش

گل بگیرن درتو.....


isn't it funny? you hear a phone ring, and it could be anybody.    But the ringing phone haz to be answered. doesn't it
؟