یه دل میگه برم برم... یه دلم میگه نرم نرم...

جالبه که مثل سالهای قبل توی خرداد ماه قاطی کردم....  رفتم سالهای قبل همین موقمو مرور کردم....ببینم پارسالا این موقع ها چیکار میکردم...

امسال توی این ماه... توی فصل امتحانا...توی وضعیت نمیدونمم... نمیدونم برم یا نرم...؟

-------------

اصلا سرحال نبودم ... با یه دوست خیلی خوب قدیمی حرف زدم و کلی سرحال اومدم... دوست دارم رفیق... با همه بداخلاقیات....

----------------

و ضمنا چرا میپیچونین قضیه رو .... تابلو اون بچه هه خوشبخت تره....

----------------

الان دلم میخواد هر روز بیام همینجا توی کتابخونه... و فقط ترجمه کنم... نمیدونم چرا... حالا که امتحان دارم... حالا که بعد از امتحانا باید برم کارگری...حالا که مثل همیشه ی اینجور موقع ها فقط از خود این لحظه ها لذت می برم....

خوشبختی

 

به نظر شما کدوم یک از این افراد خوشبخت ترند؟


۱- بچه تپلی که فقط یه شورت پاشه و روی تختش دمرو دراز کشیده و پاهاشو توی هوا تکون میده و بزرگترین مشکل زندگیش اینه که الان که داره با نی آب پرتقال میخوره ... نمیتونه تا ته لیوانشو بخوره و چند قطره توش باقی میمونه...


۲- یا مدیری که شرکتش به بحران خورده و توی پرداخت حقوق کارمنداش کلی مشکل داره؟؟؟

 

اینترنت حال آفرین

چه حالی میده وقتی کامپیوتر رو روشن میکنی .... خودش به اینترنت بیسیم جایی که نمیدونی کجاست وصل بشه .. و پیغام بده که شما متصل شدید !!!!
اونم با سرعت بالا.....

اولین پایان نامه کارآفرینی

امروز اولین دانشجوی کارشناسی ارشد کارآفرینی ایران از دانشکده مدیریت دانشگاه تهران از پایان نامه خودش دفاع کرد و با نمره عالی فارغ التحصیل شد.

امید

 

از گابریل گارسیا مارکز می پرسند اگه بخوای یه کتاب صد صفحه ای در مورد امید بنویسی، چی می نویسی؟ می گه 99 صفحه رو خالی می ذارم. صفحه ی آخر سطر آخر می نویسم امید آخرین چیزی است که می میرد...