so so sorry



شرح آن سه ساعت
*گناه من چیه که دختر بدنیا اومدم؟ تو این خراب شده همه باید بجای هر چیز جنسیت مو تو سرم بزنن؟ باید عقده های فرو خورده و واپس زده شونو رو سر من خراب کنن؟

از وبلاگ:یلدا

http://www.baraye.persianblog.com

مادرم گفت: پاشو دختر از بس تو خونه نشستی رنگت زرد شده . پاشو برو بیرون یه دور بزن تا روحیه ت عوض بشه.
و این شرح اون ۳ ساعتیه که برای خرید دو تا کتاب و عوض شدن روحیه به مرکز خرید نزدیک خونه رفتم:
ساعت ۷ بعد از ظهر
- خانوم کوچولو، تنهایی کجا؟ ما هم باهات بیایم؟ اینطوری حروم میشی ها...
ـ چقدر بدم لباتو میدی یه دور باهاش بزنیم؟
ـ سلام. چه دختر خوبی. میای بریم خونه ما؟
ـ به، سینه هاشو...،.......،........
ـ خیله خب. پول شامت هم با من.
ـ هی مگه با تو نیستم. میای بریم بکنیم؟
ـ چرا اخم می کنی؟ مگه فایده هم جز این داری؟
تو آیینه کنار یکی از مغازه ها به خودم نگاه کردم. مانتو و روسری مشکی، صورت رنگ پریده و بدون آرایش...
بقیه راه تو فکر بودم و دیگه هیچی نشنیدم.
ساعت ۸ شب منتظر ماشین:
یه پراید سبز رنگ: هی بپر بالا معطلش نکن. ۲ تا بیشتر نیستیم...
یه ۲۰۶ سفید: نفری ۵۰۰۰ تومن. یالا دیگه.خوبه حالا یه هیکلش یه وجب بیشتر نیست انقدر ناز می کنه.
یه پژو طوسی: خانوم اینا همه شون مفت خورن. بیا من خودم تنهام.
...............................
هیچوقت نمی خواستم اینجور چیزها رو اینجا بنویسم، شنیدن این حرفها و خیلی آزار و اذیت های دیگه برای من و تمام زنها و دختر های دیگه ( جز اونایی که همیشه یه مرد دنبالشون و همراهشونه ! ) عادی شده. اما آخه سهم من از آرامش و خوشی ۳ ساعت بیرون از خونه بودن همینه؟ شما بهم بگین، همینه؟
خودم علت تمام اینا و معضلات لعنتی اجتماع رو از حفظم. نمی خوام اینا رو برام توضیح بدین. این وسط آخه گناه من چیه که دختر بدنیا اومدم؟ تو این خراب شده همه باید بجای هر چیز جنسیت مو تو سرم بزنن؟ باید عقده های فرو خورده و واپس زده شونو رو سر من خراب کنن؟ همه انگار طلب پدرشونو از آدم دارن. مگه من مسئول اونام؟ منم دوست دارم از همه لحظاتم با آرامش لذت ببرم. به خدا منم آدمم، آدم.
نظرات 7 + ارسال نظر
سعید چهارشنبه 2 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 11:13 ب.ظ http://marabekhan.persianblog.com

خیلی تاسف برانگیز است ولی واقعیتی است که وجود داره و علتهاش بیشتر از اینکه به خود جوان ها (هر دو طرف)‌ بستگی داشته باشه به جاهای دیگه برمیگرده که هممون میدونیم ولی این مشکل راه حلهای زیادی داره که با وجود همه راه های بسته شده عقیده دارم که میتونیم خودمون راهش رو پیدا کنیم که البته در جامعه مرده ایران مثل یک رویا میمونه

مصطفی پنج‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 01:04 ب.ظ http://mocmousavi.persianblog.com

من یه راه حل دارم چطوره اونا رو زنده به گور کنیم ؟!!!

نگار حبیبی پنج‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 04:33 ب.ظ

من چون خودم دختر هستم و مشکلاتی که یلدا گفته باهاشون مواجه شدم:اول اینکه درکش می کنم و دوم اینکه متاسفم!همینو

سعید جمعه 4 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 08:44 ب.ظ http://marabekhan.persianblog.com

قابل توجه همه به غیر از صاب خونه: مهران یعنی همون شخصی که یادداشت پنجشنبه ۱۷ شهریور رو نوشته بود میخواد دماغش رو عمل کنه ......... شاید به شما بگه به خاطر انحراف بینیش بوده ولی شما بدونین که الکی میگه

نگار حبیبی جمعه 4 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 09:04 ب.ظ

اقا سعید منظورتون بنده هستم؟؟؟؟؟

مصطفی شنبه 5 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 01:36 ق.ظ http://mocmousavi.persianblog.com

آقا سعید درست است که مهران انحراف بینی ندارد ولی عوضش انحراف معیار (واریانس سابق)دارد !!!

مهرانی.. شنبه 5 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 06:25 ق.ظ http://w

بگین آقا... هر چی دلتون میخواد بگین .... ما که تا ۶ ماه دیگه بیشتر زنده نیستیم.....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد