گفتگوى اختصاصى با گوگوش


منبع: بى بى سى
http://www.bbc.co.uk/persian/index.shtml


روز شنبه، ۵ اکتبر، گوگوش در سالن MCI Center واشنگتن کنسرت خواهد داد.
این دومین کنسرت بزرگ گوگوش در سال ۲۰۰۳ میلادی است. قرار است گوگوش در این کنسرت آهنگ جدید خود را هم برای اولین بار به اجرا در آورد.

بهزاد، تهیه کننده و گوینده برنامه روزهفتم، به تازگی با گوگوش گفتگویی داشته که در آن از او درباره کنسرت و این آهنگ جدید می پرسد:

- درود بر خانم گوگوش از رادیو BBC امیدوارم حالتون خوب باشه.

ببخشید که صدای من گرفته است. بخاطر اینه که طبق معمول سرما خورده ام.

- برای کنسرت در واشنگتن ، دلهره دارین؟

دلهره که نه، بیشتر هیجان دارم.

- این دومین باریست که شما در واشنگتن کنسرت گذاشتین.

بله. در برنامه قبلی، دومین یا سومین کنسرت من در واشنگتن بود.

- در حال تمرین برای کنسرت هستید یا درگیر آلبوم جدید؟

کار آلبوم جدید مدتی است که تمام شده، ولی در حال آمده شدن برای تمرین با ارکستر هستم.

- آیا در این ارکستر از اعضای قبلی هم هستند؟

بله. تقریبا همه از اعضای قبلی هستند. این بار آقای منوچهر چشم آذر کنسرت را رهبری می کنند.

آهنگ "بنگ بنگ"

- از کار جدیدتون، که قرارهست به زودی وارد بازار بشه، بگید.

کار جدیدم قرار بود اوایل سپتامبر بیاد بازار. ولی به دلیل طرح روی جلدش، که گویا کار می برد، فکر می کنم تا اواخر سپتامبر بیرون میاد. البته این یکی از آهنگهای آلبوم آینده امه که داره بیرون میاد . یک single (تک آهنگ) خواهد بود به اسم" کیو کیو بنگ بنگ ". این تک آهنگ ۱۲ دقیقه خواهد بود که یک dvd هم داره.

- چرا اسم " بنگ بنگ" را گذاشتین؟

اجازه بدین کار بدستتون برسه تا بفهمید چرا من این اسم را انتخاب کردم . فقط بگم که این آهنگ شعرش از خانم رویا زاکاریان است و آهنگش را آقای مهرداد آسمانی، که خودشون خواننده هستند، ساخته اند. آقای منوچهر چشم آذر هم آن را به زیبایی تنظیم کردند.

- برای ما خیلی جالبه که بعد از سالها از شما یک ویدیوی جدید ببینیم . میشه بگین که موضوع این ویدیو در باره چی خواهد بود؟

موضوع ویدیو در مورد همان شعری است که می خونم .

- اگر مایل هستید، لطفا یک مقداری از آن را برای ما دکلمه کنید.

در آغاز صلوة ظهر مرداد هوای پخته منگ
دو تا بچه بی خواب ته یک کوچه تنگ

با یک تفنگ چوبی یک تیرکمان یک مشت سنگ
می رفتیم جنگ دشمن "کیو کیو بنگ بنگ".

- آیا آهنگهای دیگه ای رو هم آماده کردین ؟

در این مدت و در اینجا، من آهنگ های مختلفی آماده کرده ام. ولی اجازه بدید کامل بشه بعدا می گم .

- فکر می کنید این آلبوم چه زمانی به بازار بیاد؟

قراره که تا اوایل ماه نوامبر که میشه آبان ماه به بازار بیاد.

- آیا این آهنگ جدید را درکنسرت واشنگتن اجرا خواهید کرد؟

نه. ولی ویدیو اون را روی پرده کنسرت پخش می کنیم.

- آیا در سبک افغانی کاره جدیدی دارید؟

بله. در آلبوم جدیدم یک کار به سبک افغانی خواهم داشت .

- در رابطه با بابک امینی که در ایران ممنوع الخروج شده خبری دارید؟

از ابتدا قرار بود که با من همکاری کنند. اما بین کار تصمیم گرفت که بره ایران و کار یکی از آلبومهاشو را تموم کنه. بعد متأسفانه دیگه نتونست برگرده و این در رهبری ارکستر کنسرت واشنگتن مشکلاتی ایجاد کرده. امیدوار بودم که در کنسرت من باشن ولی نمی تونه از ایران بیرون بیاد. البته در آلبوم آینده ام دو کار از بابک امینی هست و در قسمتهائی از آهنگها هم صدای گیتارش شنیده خواهد شد.

- خانم گوگوش شما چند ماهه در لس آنجلس زندگی می کنید، چرا؟

به خاطر کنسرت ها و کارهای ضبط آلبومم.

- آیا تصمیم دارین لس آنجلس بمونین؟

اولا همونجوری که در۳ سال گذشته هر تصمیمی گرفتیم چیز دیگه ای شده، در نهایت این روزگار بوده که برای من تصمیم گرفته. اینه که در این زمان به این نتیجه رسیدم که تصمیم نگیرم و ببینم روزگار منو به کجا می بره.

- محیط هنری لس آنجلس چطوره و در اونجا با کسی در تماس هستید؟

نه. متاسفانه من با هیچ کسی در تماس نیستم.

- تو این سه سالی که از ایران بیرون آمدین یعنی از سال ۲۰۰۰ به این ور، در کانادا و آمریکا زندگی کردین و از ایران دور بودین. چقدر زندگی شما نسبت به ایران تغییر کرده؟

بزرگترین تغییرش این بوده که فعالیت هنری می کنم. آواز می خونم، روی صحنه می رم. قبلا این اتفاق نمی افتاد. ولی در زمینه های دیگه تغییری صورت نگرفته.

سینما و ویدیو

- خانم گوگوش شما یکی از هنرپیشه های خوب ایرانی بودید و می شه گفت که در سینما به اندازه موزیک استعداد داشتید و امیدوار بودیم که در فیلم جدید" مترسک " شما رو ببینیم . آیا شما فیلمی بازی خواهید کرد؟

متاسفانه ما در خارج از کشور در زمینه سینما فعالیت چشم گیری نداشته ایم. اگر هم بوده به صورت پراکنده بوده. به همین دلیل فکر نمی کنم که اینجا در فیلمی بازی کنم. اما امیدوارم روزی این اتفاق بیفته. چون من خودم رو" بازیگر خواننده" می دانم تا خواننده بازیگر.

- بنابراین بازی در فیلم آقای کیمیایی، که قرار بود یا در کوبا یا در کانادا فیلمبرداری بشه، منتفیه؟

درحال حاضر درباره تدارکات این فیلمها، من چیزی نشنیدم .

- در این چند سالی که خارج از ایران بودین دسترسی بیشتری به دنیای موسیقی غربی داشتید. به خصوص در زمینه صنعت موسیقی. آیا این امکاناتی که در آمریکا هست در نوع کار خوانندگی شما و یا اجرای آهنگ هاتون تأثیری گذاشته؟

بزرگترین کاری که من در این ۳ سال انجام دادم دسترسی به تکنولوژی کامپیوتری بود و تلاش می کنم که باهاش کار کنم. جالب تر این که از این تکنولوژی در ضبط آهنگ ها استفاده می کنند که خوب سابق ما آهنگ ها را روی حلقه های نوار (ریل) ضبط می کردیم. ولی الان کار را روی Pro- tools می شه ضبط کرد و می شه هر اشکالی رو روی صفحه بر طرف کرد. البته یک کمی دلگیرم از این که تکنولوزی جدید خلاقیت و هنر رو از آدم میگیره. یعنی تمام اشکالات یک خواننده و یک آهنگ می تونه بر طرف بشه و به نظر آهنگ خوبی بیاد. در واقع اجرای بد به اجرای خوب تبدیل میشه و اجرای خوب می تونه به یک اجرای مصنوعی تبدیل بشه.

- پس شاید به همین خاطره که تعداد خوانندگان ایرانی و خارجی رو به افزایشه؟

رو به افزایش که بله، اما سوالی که مطرحه این هست که چه تعداد از آنها موفق هستند. واقعا دلم می خواست کارهای زیبا و استعدادهای جدید بیشتر بیرون بیان. اونهم با این جمعیت زیاد ایرانیان داخل و خارج از کشور. اما متاسفانه در داخل آن چنان استعدادی بروز نمی کنه، یا اگر هم هست امکان بروزش را ندارد.

- فکر می کنین چه چیزهائی جلوی این استعداد ها رو می گیره؟

البته هر چقدر جلو استعداد رو بگیرن، باز از روزنه دیگری بروز میکنه. به نظر من یا اقدامی برای هنر و خلاقیت نمی شود یا به شدت جلو آن را گرفتن. نمیدانم..!

- آیا در این سالها کار قابل توجهی بوده که نظر شما را جلب کنه؟

کارهای خوب زیاد است و همه تلاش می کنند کارهای بهتری ارائه بدهند. ولی شاید یا سر من شلوغ بوده یا کاره خوبی هنوز ندیدم.

گوگوش و نوه ها . . .

- دوست داریم از نوه شما بدانیم. یکی از دلایلی که شما به خارج از کشور آمده اید همین دیدن نوه تون بوده؟

نوه ها. بله من اکثرا با نوه هام هستم. نوه بزرگترم اسمش دارا هست و نوه کوچکترم دختره که ۱۱ ماهه است، بنام "مایا". پسرم به همراه خانمش کمک می کنن که بچه ها رو به سرانجام برسونند.

- پسرتون کامبیز هم کار خوانندگی می کنه و در کنسرت قبلی شما، که تو زمستان بود، روی صحنه آمد و خودش آهنگ اجرا کرد. در عین حال شنیدیم که در تدارکات کنسرت هم به شما یاری کرده، آیا پسرتون در این کنسرت واشنگتن به شما کمک خواهد کرد؟

در کنسرت قبلی به من هم کمک کرد و هم همکاری. ولی در کنسرت واشنگتن فکر نمی کنم به طور تکی آواز بخونه چون همکارش نمیتونه بیاد واشنگتن. بنابراین کامبیز ممکنه بصورت هارمونی با آهنگهای من بخونه .

گوگوش و هیپ هاپ

- خانم گوگوش حالا که چند سالیه خارج از کشورین وکلی ترانه خارجی از رادیو وتلویزیون پخش می شه و شما می شنوین، می خوام بدونم که در موسیقی خارجی چه سبکی را می پسندید؟

الان در حال حاضر hip-hop حرف اول را در موسیقی آمریکا می زنه. تلویزیون ها و مغازه های فروش آهنگ مملو از این نوع موسیقی است.

- به نظر شما آیا hip-hop با زبان فارسی همخوانی داشته؟

من فکر میکنم می تونه باهم جور در بیاد. اما به دلیل ریتم زبان ما، یک مقدار مشکل خواهد بود. این کار بیشتر به عهده ترانه سراهایی است که باید شعر فارسی رو با ریتم این نوع موسیقی همخوان کنن. متاسفانه بین ترانه سراهای ما کسی را نداریم که با ریتم ترانه بگه. تمام ترانه سراهای ما ریتم ۸ سیلاب،۱۱ سیلاب و ۴ سیلابیه را از قدیم ادامه دادند و حفظ کردند. ولی نمی دونم شاید باید کسی پیدا بشه که بتونه شعر رو بر پایه ریتم بگه و اجرا کنه.

- به نظر من ما می تونیم آهنگهای ۶ و۸ ایرانی را مثل رپ در بیاریم، چون ۶ و ۸ می تونه حالت رپ داشته باشه.

بله رپ همون بحرطویل ماست. اگر بخوان به صورت امروزی اجراش کنند باید ریتم های مختلف را تجربه کنن، چون ۶و۸ ریتم منحصر به فرد ماست. اما ریتم های دیگه هم هست که می شه امتحانشون کرد.

عیادت گوگوش از ویگن و تجدید خاطره ها

- شما اخیرا به دیدن آقای ویگن رفتید. برای ما بیشتر توضیح بدهید.

من خیلی ویگن رو دوست دارم و در هر حالی دوستشون دارم. البته ویگن کسالت دارن و بیمار هستن. اون شبی که دیدمشون تمام نیتم این بود که باهم بگیم و بخندیم . از قدیمها برای هم تعریف کردیم و یاد خاطرات خوب گذشته افتادیم. همون شب کلی روحیه ویگن تغییر کرد، بطوری که زمان خداحافظی راه افتاده بودند و تا دم درآمد.

- میشه یکی از خاطرات آن شب ملاقاتتون با ویگن رو برای ما هم تعریف کنید

شب هایی که در کاباره مولن روژ برنامه داشتیم ویگن اول می رفت برنامه اجرا می کرد. بعد خانم دلکش روی صحنه می رفتند. من و خانم دلکش توی یک اتاق بودیم. شبهایی که ویگن روی صحنه می رفت، من می رفتم از پشت پرده نگاهش می کردم. ویگن موسیقی متفاوتی رو اجرا می کرد. کارش جذابیت داشت. این موسیقی برای من متفاوت بود چون سبک قبل از ایشان رو شنیده بودم مثل خانم غزال، مرضیه، خانم دلکش، خانم پوران، خانم الهه. چون با این که سنم کم بود با این خواننده ها هم عصر بودم. کاری که ویگن و آرتوش می کردن، به دلیل سبکشون برای من جذاب بود. به خصوص موسیقی ویگن برای من تازگی داشت. خلاصه از این جور خاطرات با ویگن حرف زدم. براشون دعا می کنم و از همه علاقه مندان می خوام که براشون دعا کنن تا ما ویگن را بیشتر داشته باشیم.

تلویزیون رنگی و خوانند ه های جدید

- به نظر شما دوره طلایی موسیقی ایران چه زمانی بوده؟

به نظر من دهه ۵۰. علتش هم به نظر من تلویزیون رنگی و زیاد شدن تعداد خوانندگان جدیدی بود که استعدادهای آنها زیاد می شد مثل برنامه ۶و۸ چشمک رنگارنگ بود که در آن دوران خوانندگان جوانی گل کردند.

- آیا سبک به خصوصی در آن دهه بوجود آمد؟

البته در زمینه سبکهای اروپایی، شهیار قنبری سبک مدرنتری داشت. اما من فکر می کنم ایرج جنتی عطایی و اردلان سرفراز پیشگامان ترانه مدرن بودند.

چه کسی

- در دنیای هنر سمبل شما چه کسی بود؟ کسی که برای شما الگوی یک هنرمند بود؟

برای من گوگوش الگو بود و همه سعی و تلاشم این بود که درست اجرا بشه و درست باشه!

- در روش زندگی، چه کسی الگوی شما بود؟

من اصولا الگویی در زندگی ندارم. من یک روش فکری دارم که تمام عمر سعیم اینه که به اون روش زندگی کنم، خودم رو باهاش وفق بدم و یا بهش برسم. سعی می کردم که اون کاری که درسته انجام بدم و به اون کار صحیح برسم . البته اونم نسبیه. ولی تلاشم این بود که هرروز کاره بهتری بکنم و همیشه هم به دید انتقادی به کارم نگاه کنم. آخه اگر از کاری که می کردم راضی بودم نمی تونستم پیشرفت کنم. ولی همیشه در حین انتقاد سعی می کردم کارهای تازه ای رو با خودم تمرین کنم یا توی ذهنم بکشم و ایجاد کنم.

اولین ترانه و بهترین ترانه

- آخرین سوال این که کدام آهنگ از کارهاتون را تا به حال بیشتر از همه دوست داشتین؟

سوال سختی است. مثل اینه که از مادری بپرسی کدام بچه ات را بیش از بقیه دوست داری.

- پس بذارین سوال راحتتری کنم و از آهنگ "قصه وفا" بپرسم. آیااین اولین آهنگی بود که شما با آن معروف شدین؟

اولین آهنگی بود که به صورت صفحه از من به بازار آمد و کار گروهی هم نبود. اما بعد از این آهنگ، من به گروه طنین ملحق شدم و بعد از اون کارهای جدید و نویی که با آن گروه کار کردیم خیلی معروف شد. مثل کج کلاه خان، همصدا، همخونه، بیزار، اگه بمونی، ستاره آی ستاره. . . اونها معروف شدن. ولی اولین کاری که با صدای من به دست مردم رسید همون قصه وفا بود .

- خانم گوگوش پیامی برای طرفدارانتون دارین؟

گوگوش، وظیفه ای داره که ۲۱ سال از دوشش برداشته شده بوده. اما الان این وظیفه ای را که رودوشم هست انجام می دم.

و پیام گوگوش به شنوندگان:
"گوگوش ممنونه که همیشه شما برای من بودین و هرجا بودم باعث دلگرمی من شدین."

بخاطر آور که آنشب به برم گفتی،
که بی تو ز دنیا بگذرم،
کنون جدائی نشسته بین ما،
پیوند یاری شکسته بین ما،
گریه می کند با خیال تو به نیمه شبها،
رفته ای و من بی تو مانده ام غمگین و تنها.
بی تو خسته ام، دلشکسته ام، اسیر دردم.
از کنار من می روی ولی بگو چه کردم؟
رفته ای و من آروزی کس به سر ندارم،
قصه وفا با دلم مگو باور ندارم.

شرح حال

سلام ... سلام (‌ با رعایت کپی رایت )
اول اینکه من بعلت خونریزی های مداوم بینی... ورفتم دکتر که گفتش باید عمل کنی .. هیچ راه دیگه ای هم نداره...  و بعد از اینکه من  شدم... و هر کی یه چیزی گفت... و از تجارب ۱۲ ساله بعضی ها استفاده کردم..... ( این آدمی که توی این قضیه ۱۲ سال تجربه داری... توی هر چیز دیگه ای هم حداقل.... ۱۴ - ۱۵ سال تجربه داره)
خلاصه اینکه با یه متخصص دیگه مشورتیدیم... و گفته که فعلا یک کارایی بکن تا یک ماه دیگه .. ایشالا که خوب میشی....

امروزم روز اول دانشگاه بید... کلاسا مثل همیشه معارفه ... و خالی بندی استادا در مورد خودشون بود... و یه حضور و غیاب و بای بای..

دیگه اینکه رفتم نمایشگاه هوایی ( روبروی پارک ارم)‌ به مناسبت هفته دفاع مقدس بید.....
نکته جالب اینکه پارسال حتی نمی گذاشتن عکس بگیری ... ولی امسال فیلمبرداری هم آزاد بود....
برو بجز دانشگاه هم احتمالا ۳ شنبه یه می نی بوس میره اونجا .. خواستین برین... 

این لینک هم خیلی نازه... حتما ببینین:
http://www.revelate-rock.com/elasticbaby.html

so so sorry



شرح آن سه ساعت
*گناه من چیه که دختر بدنیا اومدم؟ تو این خراب شده همه باید بجای هر چیز جنسیت مو تو سرم بزنن؟ باید عقده های فرو خورده و واپس زده شونو رو سر من خراب کنن؟

از وبلاگ:یلدا

http://www.baraye.persianblog.com

مادرم گفت: پاشو دختر از بس تو خونه نشستی رنگت زرد شده . پاشو برو بیرون یه دور بزن تا روحیه ت عوض بشه.
و این شرح اون ۳ ساعتیه که برای خرید دو تا کتاب و عوض شدن روحیه به مرکز خرید نزدیک خونه رفتم:
ساعت ۷ بعد از ظهر
- خانوم کوچولو، تنهایی کجا؟ ما هم باهات بیایم؟ اینطوری حروم میشی ها...
ـ چقدر بدم لباتو میدی یه دور باهاش بزنیم؟
ـ سلام. چه دختر خوبی. میای بریم خونه ما؟
ـ به، سینه هاشو...،.......،........
ـ خیله خب. پول شامت هم با من.
ـ هی مگه با تو نیستم. میای بریم بکنیم؟
ـ چرا اخم می کنی؟ مگه فایده هم جز این داری؟
تو آیینه کنار یکی از مغازه ها به خودم نگاه کردم. مانتو و روسری مشکی، صورت رنگ پریده و بدون آرایش...
بقیه راه تو فکر بودم و دیگه هیچی نشنیدم.
ساعت ۸ شب منتظر ماشین:
یه پراید سبز رنگ: هی بپر بالا معطلش نکن. ۲ تا بیشتر نیستیم...
یه ۲۰۶ سفید: نفری ۵۰۰۰ تومن. یالا دیگه.خوبه حالا یه هیکلش یه وجب بیشتر نیست انقدر ناز می کنه.
یه پژو طوسی: خانوم اینا همه شون مفت خورن. بیا من خودم تنهام.
...............................
هیچوقت نمی خواستم اینجور چیزها رو اینجا بنویسم، شنیدن این حرفها و خیلی آزار و اذیت های دیگه برای من و تمام زنها و دختر های دیگه ( جز اونایی که همیشه یه مرد دنبالشون و همراهشونه ! ) عادی شده. اما آخه سهم من از آرامش و خوشی ۳ ساعت بیرون از خونه بودن همینه؟ شما بهم بگین، همینه؟
خودم علت تمام اینا و معضلات لعنتی اجتماع رو از حفظم. نمی خوام اینا رو برام توضیح بدین. این وسط آخه گناه من چیه که دختر بدنیا اومدم؟ تو این خراب شده همه باید بجای هر چیز جنسیت مو تو سرم بزنن؟ باید عقده های فرو خورده و واپس زده شونو رو سر من خراب کنن؟ همه انگار طلب پدرشونو از آدم دارن. مگه من مسئول اونام؟ منم دوست دارم از همه لحظاتم با آرامش لذت ببرم. به خدا منم آدمم، آدم.