اینجا دفتر یادبود سایت ریاستجمهوریه که این روزا به دلیل حجم بالای فحشی که توش نوشته شده، مجبور به بستنش شدن. این داستان هم اونجانوشته شده بوده
روزی مرد ثروتمندی با ماشینش از ده به شهر میرفت. در راه مرد فقیری رو دید و سوارش کرد. همینطور که میرفتن دیدن یه گوشه از جاده مقداری تاپاله ریخته شده. مرد ثروتمند که سر شوق اومده بود به مرد فقیر گفت:
_ اگه از این تاپالهها بخوری ماشینمو میدم به تو!
مرد فقیر سریع از ماشین پایین پرید و تاپالهها رو خورد. مرد ثروتمند که فکر نمیکرد اینطوری بشه، علیرغم میل باطنی خودُ ماشینشو داد به مرد فقیر.
تو راه برگشت، مرد ثروتمند با خودش میگفت چه غلطی کردم، ماشینم از دست رفت، مرد فقیر هم با خودش میگفت که چه کار بدی کردم و غرورم جریحهدار شد و این چیزا. مرد فقیر که خیلی از تاپاله خوردن خودش ناراحت بود، وقتی به جایی که تاپالهها بود رسیدن رو به مرد ثروتمند کرد و گفت:
_ اگه تو هم از این تاپالهها بخوری ماشینتو پس میدم بهت.
مرد ثروتمند که از کار خودش خیلی پشیمون بود که ماشینش رو از دست داده، سریع پایین پرید و تاپالهها رو خورد. مرد فقیر هم که نمیخواست زیر حرفش بزنه، ماشین مرد ثروتمند رو پس داد.
به ده که نزدیک میشدن، مرد فقیر به مرد ثروتمند گفت:
_ وقتی به شهر میرفتیم، ماشین مال تو بود، الانم ماشین مال توئه. پس ما برای چی تاپالهها رو خوردیم!؟
آقای خاتمی! ما برای چی رای دادیم؟
اولند: !! دومند: جالبات بود!! سومند: متوفق باشین!!
اولند که با سینا متوافقاتم ... ثانیا سینا شنیدم زیادی کری میخونی با اون تیم در پیتتون ....
ثالثا مهران شما رای دادین ....من جزو افتخاراتمه که در به کار گیری یه سرسپرده هیچگونه دخالتی نداشتم
agha mahshar boodddddddddddddddddd////
lol.. kheyli por mana bood!
lezat mibaram matn haye shomaro mikhoonam..!
جالب