تست هوش


_ این تست هوش چیه که توی وبلاگت گذاشتی ؟

_ چطور مگه ؟

_ درست کار می کنه ؟ با ضوابط روان شناسی می خواند ؟

_ نمیدانم . چی شده ؟

_ این تست منو یاد دوستم می اندازه که روزی برایم تعریف کرد که :

 

*     *     *     *     *

 

اوایل کارم برای استخدام به شرکتی رفتم . یکی از بچه های سال بالای خودمون رو دیدم که مسئول مصاحبه فنی بود . خوشحال شدم که همه چیز بر وفق مراد خواهد بود .

 

پس از ساعتی مصاحبه فنی شفاهی که با انواع و اقسام سوالات ماهرانه پوست منو کند ، خیلی راحت و رک گفت : با شما نمی توانیم کار کنیم . . . ! ! !

 

منو میگی ، داشتم شاخ در می آوردم . همه چیز خوب پیش رفته بود . تمام سوالات را درست جواب داده بودم . هم دانشگاهی هم که بودیم  ، سابقه کارم هم که خوب بود . پس دیگه چی ؟ !

 

_ موضوع چیه ؟ من که همه چیز را درست و کامل جواب دادم !

 

_ درسته .همه را صحیح جواب دادید ، حتی سوالات ابتکاری را که من اصلا انتظار نداشتم که شما بتوانید جواب بدهید . من هم که نگفتم غلط جواب دادید . فقط گفتم " نمی توانیم با هم کار کنیم " !

 

_ چرا ؟

 

_ اگر دقت کنید می بینید که افراد در زمینه کاری به سه دسته تقسیم می شوند .

منحنی " توزیع نرمال گوس " را دیده اید ؟ همان که شبیه کلاه گرد شکارچیان است . دو تا لبه آفتابگیر دارد و یک قسمت وسط . 

 

اگر آدمها را طبق توانایی هایشان بر روی منحنی " گوس " قرار بدهیم ، سه قسمت کاملا مجزا به چشم می خورند :

 

قسمت اول : 10% سطح زیر قسمت سمت چپ منحنی .

 

قسمت دوم 80% سطح زیر قسمت وسط منحنی.

 

قسمت سوم : 10% سطح زیر قسمت سمت راست منحنی  .

 

دسته اول افرادی هستند که هم از نظر هوشی و هم از نظر توانایی و لیاقت و دانش فنی و درک کار در سطح بسیار نازلی قرار دارند .

 

 با این افراد نمی شود کار کرد .

 

دسته دوم آدم های معمولی جامعه هستند . توی کار اکثریت را تشکیل می دهند . راحت سرشان را می اندازند پایین و کارشان را می کنند . دیرتر موضوع کار را می گیرند ، ولی بدون دردسر هستند . به این راحتی ها کارشان و شرکتشان را عوض نمی کنند . سالها در یک جا می مانند و کار می کنند .گاه در همان شرکت اولی بازنشسته می شوند .

 

 اینها برای استخدام بهترین هستند .

 

دسته سوم افرادی هستند که از نظر هوشی در سطح بسیار بالایی قرار دارند . دانش فنی بسیار خوبی دارند . هنوز حرف از دهانت بیرون نیامده ، می فهمند که چی می خواهی بگویی . کاری را که یک نفر در گروه دوم بعد ماه ها یاد می گیرد ، این ها در عرض چند روز یاد می گیرند .توی کار کاملا خودکار هستند و نیازی به کمک کسی ندارند . بدلیل همین توانایی هایشان ، زود حوصله شان از کار سر می رود . شرایط کار برایشان یکنواخت می شود . به همین دلیل نمی توانند سالها در یک جا بمانند و زود به زود کار شان را عوض می کنند . همیشه دنبال چیز های تازه هستند .

و به همین دلایل نمی شود با این گروه کار کرد .

 

تو هم که به قول خودت از دانشگاه " آجر قرمز " هستی ، در این گروه اقلیت قرار می گیری و نمی شود با تو راحت کار کرد . حالا فهمیدی چرا ؟ !

 

*      *     *     *     *

 

_ حالا تو نگرانی منو درک میکنی ؟

 

_ مگر تست تو چند شد ؟

 

_ 133 و از این بابت نگران هستم و می ترسم این عدد بالا باشه ! چون پیش بینی رفیق دوستم در مورد او درست از آب در آمد .حالا من ترجیح می دهم که یک IQ متوسط داشته باشم ، مثل اکثر مردم .

مگه اشکالی داره که من ترجیح بدهم که در گروه دوم باشم ؟ ! با یک زندگی معمولی .

مثل اکثر مردم که سرشان را انداخته اند پایین و دارند زندگی شان را می کنند .

 

  یک زندگی خیلی خیلی معمولی . . . !

 

آنقدر معمولی که اگر لازم شد هم نوا با دزدان شعر " خر برفت و خر برفت و خر برفت " مولانا را بخوانم . . . !

----------------------

به نقل از نسل سوخته

نظرات 4 + ارسال نظر
نفیسه شنبه 12 دی‌ماه سال 1383 ساعت 04:55 ب.ظ http://negaar.blogsky.com

من وبد قولی؟!امکان نداره!

سعید یکشنبه 13 دی‌ماه سال 1383 ساعت 05:55 ب.ظ

میگن یکی از دلایل موفقیت آمریکا اینه که بیشتر افرادش توی قسمت وسط و سمت چپ منحنی گوس هستند و نخبه هاشم آخر نخبن ......

نفیسه یکشنبه 13 دی‌ماه سال 1383 ساعت 06:45 ب.ظ http://negaar.blogsky.com

تو دعا کن بخرم به جد بزرگوار قسم میبرمتون گردش.

نفیسه دوشنبه 14 دی‌ماه سال 1383 ساعت 01:43 ق.ظ

کشتی مارو!آپدیت کن دیگه.ولی خداییش مطلب جالبی بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد