من که میدانم شبی عمرم به پایان میرسد
نوبت خاموشی من سهل و آسان میرسد
من که میدانم که تا سرگرم بزم و مستی ام
مرگ ویرانگر چه بیرحم و شتابان می رسد
پس چرا عاشق نباشم پس چرا عاشق نباشم
من که میدانم به دنیا اعتباری نیست نیست
بین مرگ و آدمی قول و قراری نیست نیست
من که می دانم اجل ناخانده و بیدادگر
سرزده می آید و راه فراری نیست نیست
پس چرا عاشق نباشم پس چرا عاشق نباشم
باش عزیز جان!عاشق باش.کی گفته نباش.بگو برم خودم کلکشو بکنمD:P:
آره باش... اما از ته دل و درست و حقیقی ...نه فقط به خاطر ظاهر/عزیزترین :) می دونم ار اون دسته آدم هایی هستی که با دلشون عاشق می شن نه با چشمشون ....
:) حتما عاشق می شی.. از اون عاشق هایی که آدم با دیدنش لبخند می زنه و میگه :God save him and bless him
ciao baby