پاک کردن صورت مسئله

 

من امشب کاملا درکش کردم.

مامان خوابش میومد... بره شام هم کوکو درست کرده بود.

چون توی خونه ما کلا تریپ قوم مغوله...

بر خلاف رسم خونه که من سردسته غارتگرام..... امشب رفتم تو آشپزخونه ، دیدم که هیچی از شام نمونده ...

بعد مامان خوابالو اومد دم در آشپزخونه . . . گفتم اینا کوکو ها رو تموم کردن.... هی راه حل پیشنهاد میدادم مثل اینکه سهم ساندویچ مدرسه فردای داداش کوچیکرو رو کن ، تخم مرغ بزنم و اینا .. که مامان کلا صورت مسئله رو پاک کرد و به قضیه خاتمه داد.

یک کم با قیافه خوابالو نیگام کرد ، بعدش کاملا جدی گفت:

تو امشب شام نخور...  

 .

.
اگه من نرفتم یونیسف.... شکایت

نظرات 5 + ارسال نظر
نفیسه دوشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 10:52 ب.ظ

اول!

نفیسه دوشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 10:55 ب.ظ http://negaar.blogsky.com

ماکارونی میخوای؟D:

©م.م.© چهارشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 01:13 ق.ظ http://mo3n.4t.com

سلام
یه سری به من بزن
http://mo3n.4t.com
خوش باشی

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 04:39 ب.ظ

:))))))))))))))))))))))))
وآی ََََََََََعالی بود!!!!
خیلی خندیدم:))
آخی نازی:)))))))

گلناز پنج‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 08:36 ب.ظ http://neveshtehayeman.blogspot.com

man boodam bala ee :P

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد