تعلق

معین میخونه:

تشنه باش و دریا باش... همپیاله ما باش... ما که رفته بر بادیم... زیر گنبد این شهر ..

از تعلق آزادیم....

  -----------

 داشتم فکر میکردم به آدمایی که میشه یه جایی و  سر یه ساعتی توی 10 سال آینده باهاشون قرار گذاشت و مطمئن بود که سر قرار میان !!!!

و آدمایی که اگه فردا باهاشون قرار بگذاری... یادشون میره...!!!!

 -----------

نظرات 7 + ارسال نظر
خاله جون دوشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:02 ب.ظ

سلام .......راستی تو از کدوماشونی؟!
اگه دومی باشی که کلی حال میکنی........چون از قرارای خودتم یادت میره...

نگار چهارشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:56 ب.ظ http://www.negarweblog.persianblog.com

من هم به فکر فرو رفتم. !!!

سعید چهارشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 07:20 ب.ظ http://mastaneh.blogsky.com

سلام مهندس ...

ایول پیاله! ایول آزادی از تعلقات ...

شما صد سال دیگه قرار بذار ... اگه زنده باشم با تولرانس ۵ دقیقه اونجا هستم! البته اگه خدا بخواد ... البته کلاس کاری شما بالاتر ازین حرفاس که با امثال من قراربذاری! ؛)

amin پنج‌شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:51 ق.ظ http://aminkhaki.com

کدومش بنظرت بهتره حالا؟

سما پنج‌شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:16 ب.ظ

غلام همت آن سرو آزادم
که ز هرچه رنگ تعلق بذیرد ؛ آزاد است !

محسن جمعه 1 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 10:29 ق.ظ

سلام
به یکی گفتم: قرار هایی که با خودم می زارم برام مهمتر شده
بهم گفت: یعنی نیم ساعت قبل از قرار میری اونجا :)

بامشاد شنبه 2 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 06:52 ب.ظ http://bamshadjan.persianblog.com

ای کاش معین وزیر علوم سابق هم این ها رو می خونند : دی
جالب بید!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد