پاییز...

 

بار دوم هم رد شدم

-------------------------------

شروع یه پاییز سرد و قشنگ و عجیب با مسافرت شهرکرد و اصفهان...

-------------------------------

 احترامتو نگه میدارم چون حرمتم رو نشکستی....
اما نمیتونم دوستت داشته باشم چون دلم رو شکستی...

 

نظرات 4 + ارسال نظر
ورود 13- ممنوع/شرکت در جایزه 800دلاری شنبه 14 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 03:42 ب.ظ http://www.dvp.mihanblog.com

وبلاگت بسیارجالب ومفید بود شما هم به ما سربزنید اگر برایتان ممکن میباشد وبلاگهای من را در لینکستان خود قرار دهید تا زیر سایه شما نسیمی به ما بوزد و بازدیدکنندگان شما گوشه چشمی به وبلاگ ما داشته باشند پیروز باشید به امید روزی که وبلاگهای من باعث شادی و امید شما دوست عزیز شود=>


http://www.dvp.mihanblog.com
گنج7دریا
http://www.mamno-13.blogsky.com
ورود 13- ممنوع/شرکت درجایزه800دلاری

سعید شنبه 14 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 05:23 ب.ظ

بار سوم

محسن یکشنبه 15 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 10:10 ب.ظ

سلام
با چه وا‌ژه های ساده ای ز هم دور می شویم
ولی بعضی وقتا زمان می بره تا آدما رو بشناسیم
دوست داشتن ها هم عین خیلی چیزای دیگه عوض می شن

خاله جون دوشنبه 16 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 09:32 ق.ظ

سلام مهرانی جون.........
آقا محسن چه قشنگ حق مطلب رو ادا کرده منم دقیقا همینو میگم........
راستی حالا چرا انقد شاکی شدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اونم یه راه بود به امتحانش هم میرزه.....
حالا جون ما شکسته های دلتو به هم پیوند بزن............

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد