مدرسه ها وا شده....

عجب روز پر مشغله ای....
یه عالمه برف ..... روز اول مدرسه رفتن دوباره.... تیستو رو دیدم.... با یه صورت خندون مثل مامان مهربونا...
بالاخره بعد از ۶ ماه بالاخره گواهی اشتغال به تحصیل گرفتم....از کارمندای تنبل و بی ادب ساختمون تحصیلات تکمیلی ۱۶ آذر....
و مثل خوره ها .. بلافاصله بردم شهرک آزمایش تاییدش کردم.
یه جریمه ۱۳ هزارتومنی....
یه قورباغه که قورتش دادم و خیالم راحت شد...
و تازه شده ساعت ۱..... کو تا شب...؟؟!!

نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 02:33 ب.ظ

برف....تستو....کارمند تنبل...؟

خوب ...؟!

خاله جون یکشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 02:35 ب.ظ

دیگه...........شهرک آزمایش.....قورباغه!!!!!!!.......بابا کلاس اول کی این همه قر و فر داره؟

یه نا امید...

تیستو سبز انگشتی یکشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 10:38 ب.ظ http://www.managertistou.wordpress.com

اون وقت اون مامان مهربونت من رو کشته...یه لحظه احساس کردم باید برم عینکم رو بزنم، بشینم رو صندلی ننویی و شروع کنم به بافتنی بافتن... ;)
ولی عجب جشن شکوفه هایی واسمون گرفتن!

بدکم نیست.... امتحان کن...
برف عالی بود....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد