خاطره ها.

در گذرگاه زمان
خیمه شب بازی دهر
با همه تلخی و شیرینی خود می گذرد
عشقها می میرند
رنگها رنگ دگر می گیرند
و فقط خاطره هاست
که چه شیرین و چه تلخ
دست نا خورده به جا می مانند
نظرات 4 + ارسال نظر
سما شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 07:02 ب.ظ

خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد !

اینو که منم گفتم....

خاله جون شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 07:59 ب.ظ

مهرانی جون...
کبوتر با کبوتر ....باز با باز....اونوقت دنیا قشنگ میشه.....
وقتی کبوتر بخواد با باز پرواز کنه....زشتی دنیا رو میشه.....حالا اگه کبوتر کمتر بشه و صعوه ای بیش نباشه و بخواد هم پرواز باز بشه....قانون طبیعت به هم میریزه...این یه اصل علمیه که نمیتونی باهاش مخالفت کنی!!!!

بقول بر و بچ:
آآآره بابا.... فقط تو علمی صحبت می کنی...!!!!

سعید شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 11:25 ب.ظ

سلام اوسا
از دانشگاه فقط از سلفش مطلب مینویسی؟ بد نیست اگر وقت بذاری و بعضی چیزایی که به نظرت مفید میرسه رو بنویسی
اسم سگتو بذار money
پول و سگ خیلی مثل هم هستند: بعضیا فکر میکنن کثیف و نجس است بعضیا جای بچشون دوستش دارن بعضیا هر چی میدوئن بش نمیرسن و بعضیام هر جا برن دنبالشون میاد یک موقعی در خدمت انسانن و یک موقع هم انسان در خدمتشون

سلام رئیس....
چشم قربان... حسابی زدی تو خط finance ها...
دارم علاقه مند میشم بهش...
برای ادامه یکی از این ۳ تا رو انتخاب میکنم:

finance, strategy, marketing

ستاره شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 11:58 ب.ظ

عشق واقعی هیچ وقت نمی میره عزیزم

موافقم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد