این روزای من

 

دارم اصلاح می کنم.
وسطش یاد یه کار کوچیک چند ثانیه ای میفتم که یک ماهی هست میخوام انجام بدم اما همش یادم میره.
وسط اصلاح تصمیم می گیرم اون کار رو انجام بدم. میرم اتاق اونوری.... اما توی همین دو, سه قدم راه ... یادم میره اون کار چی بود...
هرچی فکر میکنم یادم نمیاد.
تلفن زنگ میزنه. صحبت می کنم. شاکی میشم. ناراحت میشم...گریه می کنم.
میرم یه نیمرو درست می کنم و میخورم. بعد میرم توی اتاق خواب که یکم فکر کنم.
با دیدن ماشین اصلاح یادم میفته که صورتم رو نصفه اصلاح کردم....
یکم دیگه اصلاح میکنم... و وسطش به فکر نوشتن این متن میفتم.
حالا که دارم می نوییسم یادم میفته که اون کار چی بوده!
کندن برگه فصل بهار از تقویم دیواری .... !!!!
آخه توی مرداد ماهیم. اینو صبح بهم گفتن...

 

الان برگه رو کندم و به نوشتن ادامه میدم.
این متن رو بعد از اصلاح پست میکنم روی اینترنت....
البته اگه یادم نره!!!!
حالا میرم اصلاح کنم.

نظرات 3 + ارسال نظر
سعید یکشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:32 ب.ظ http://f10.blogsky.com


سلام دوست عزیز
وبلاگ جالبی داری خوشحال میشم
نظرت را در مورد وبلاگ خودم بدونم
موفق باشی

ساقی یکشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:13 ب.ظ http://jolayekhoda.blogfa.com


دعا کنیم بتو نیم با دستا مون به هم کمک کنیم.
نمیشکنه ، ترک بر میداره ، ولی کم کم جوش می خوره . باید یه کم صبر و حوصله صبر داشت.

دو ماه دیگه تابستونم تموم میشه از الآن دارم بهت میگم که یادت نره برگه ی تابستونو بکنی ، راستی یه شامم از من طلب داری ها ، خیال نکنی منم یادم رفته ها
اصلاحت که تموم شد یادت باشه جواب منو بخونی.
یا حق

تیستو جمعه 11 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:25 ق.ظ

حالا اصلاح شدید یا نه؟؟

ولی خداییش از اونجایی که ممکنه یادتون بره کاش همین الان تابستون رو هم می کندید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد