مراقبت

 

 خوشبختی به کسانی روی می آورد که برای خوشبخت کردن دیگران می کوشند.

هوس بازان کسی را که زیبا میبینند دوست دارند اما عاشقان کسی را که دوست دارند زیبا می ببنند.  

 ----------------------------- 

میری یه مدرک دکترا می گیری تا آخر عمر میشی آقای دکتر! 

میری گواهی نامتو میگیری تا آخر عمر میشی راننده! 

میری....

اما اگه گل بخری .... اگه عاشق بشی .... دیگه باید هر روز آبش بدی ... هر روز بهش توجه کنی...  حتی هر ساعت و هر لحظه.... و گر نه میمیره... چه گلت... چه عشقت... 

یک روز زیستن مرا بس...

دو روز مانده به پایان جهان تازه فهمید که هیچ زندگی نکرده است.
تقویمش پر شده بود و تنها دو روز خط نخورده باقی بود .. پریشان شد و آشفته و عصبانی نزد خدا رفت تا روزهای بیشتری از خدا بگیرد داد زد و بد وبیراه گفت ، خدا سکوت کرد . جیغ کشید و جار و جنجال راه انداخت ، خدا سکوت کرد.
آسمان و زمین را بهم ریخت ،خدا سکوت کرد . به پر و پای فرشته ها و انسان پیچید ،خدا سکوت کرد . کفر گفت و سجاده دور انداخت ،خدا سکوت کرد . دلش گرفت و گریست و به سجاده افتاد . خدا سکوتش را شکست و گفت : عزیزم اما یک روز دیگر هم رفت . تمام روز را به بد وبیراه و جار و جنجال از دست دادی. تنها یک روز دیگر باقی است. بیا و لااقل این یک روز را زندگی کن.لابلای هق هقش گفت :اما با یک روز ...چه کار می توان کرد ...خدا گفت: آنکس که لذت یک روز زیستن را تجربه کند ،گویی که از هزاران سال زیسته است و آنکه امروزش را در نمی یابد،هزار سال هم به کارش نمی آید . و آنگاه سهم یک روز زندگی را در دستانش ریخت و گفت: حالا برو و زندگی کن. او مات و مبهوت به زندگی نگاه کرد که در گودی دستانش می درخشید .اما می ترسید حرکت کند می ترسید راه برود می ترسید زندگی از لای انگشتانش بریزد. قدری ایستاد ... بعد با خودش گفت:وقتی فردایی ندارم نگهداشتن این زندگی چه فایده ای دارد؟ بگذار این یک مشت زندگی را مصرف کنم. آنوقت شروع به دویدن کرد . زندگی را به سر رویش پاشید زندگی را نوشید و زندگی را بویید و چنان به وجد آمد که دید می تواند تا ته دنیا بدود.میتواتد بال بزند. می تواند پا روی خورشید بگذارد. می تواند... او در آن یک روز آسمان خراشی به پا نکرد . زمینی را مالک نشد . مقامی را به دست نیاورد اما... در همان یک روز دست بر پوست درخت کشید . روی چمن خوابید.کفش دوزکی را تماشا کرد . سرش را بالا گرفت وابرها را دید و به آنها که او را نمی شناختند سلام کرد و برای آنها که دوستش نداشتند از ته دل دعا کرد. او در همان یکروز آشتی کرد و خندید و سبک شد و بخشید عاشق شد و عبور کرد و تمام شد.‌
او در همان یک  روز زندگی کرد . اما فرشته ها در تقویم خدا نوشتند امروز او درگذشت ، کسی که هزار سال زیسته بود

فرودگاه امام خمینی

از میدون انقلاب دقیقا ۴۵ کیلومتر تا فرودگاه امام خمینی راهه.

یه نفر پرواز داره.... یه ایل و تبار میان بدرقه...!!

اینترنتش پسورد داره اما پسوردشو نوشتن تو صفحه loging

قشنگه و خنکه...

نصفه شبی خواب ندارن اینا.....!!!

مشهد.

..... بماند.....