یه خاطره



پارسال فکر کنم همین موقع ها بود.
خونه ی ما چون زیرش پارکینگه خیلی زودتر و بیشتر از واحد های بالایی یا اونهایی که زیرشون با مصالح پره سرد میشه.
خونه هم چند روزی بود که حسابی سرد شده بود (مثل همین روزا) و شبها با سرما مشکل داشتیم. و هم خودم و هم بانو سرما خورده بودیم.
از کار که برگشتم توی ورودی (سابق) ساختمان آقای آستارایی رو دیدم. چند ماهی بود که توی ساختمون بودیم و میدونستم که آقای آستارایی یکی از اعضای هیات مدیره ی ساختمونه.
قضیه سرمای خیلی زیاد خونه و سرماخوردگیمون رو براشون گفتم.
فرمودن نه ... هوا سرد نیست.
با تعجب از ایشون خواستم که بیان چند لحظه داخل منزل ما بشینن.
با ناراحتی از اصرار بنده فرمودن که نیازی نیست ..... و اصلا شما میدونید که سیستم های تهویه و خنک کننده ی بیمارستان میلاد هنوز روشنه.
.....
من خداحافظی کردم و رفتم و کلی ناراحت، با خودم فکر کردم که ارتباط ساختمان ما و سرمای منزل ما با بیمارستان میلاد چیه؟
اما تنها نتیجه ای که گرفتم این بود که از یکی از همسایه ها به نام آقای آستارایی دوری کنم و بیش از یکبار سلام در روز، کلامی بهشون نگم چون احتمالاً درک مشترکی از کلمات و مفاهیم نداریم و این ممکنه که باعث سوء تفاهم بشه.
امسال البته با یکی دیگه از اعضای ساختمان در این مورد صحبت کردم. گفت که فلان اتفاق در جریانه و قانون آپارتمان فلان چیز رو میگه و خلاصه من رو توجیه کرد اگرچه هنوز شبها مشکل سرما رو داریم.
و من فکر می کردم که چقدر آدمها در یک زبان واحد درک متفاوتی از کلام همدیگه دارن.

نظرات 3 + ارسال نظر
مهدی شمسی سه‌شنبه 11 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 06:12 ب.ظ http://khanehyesahra.blogfa.com

سلام خدمت همسایه عزیز جناب آقای مهران
از این که در مورد خراش های روی دیوار ابراز همدردی نموده اید ممنونم و امیدوارم روز ی آنقدر فرهنگ زندگی در آپارتمان ها بالا برود که دیگر شاهد این گونه حرکات از طرف ساکنین نباشیم.
ای کاش شما که دست به نگارشتان خوب است گاهی اوقات مطالبی هم در وبلاگ خانه صحرا بنویسید که حتما از آن استقبال خواهیم کرد. حتی اگر انتقاد باشد. خوشحال خواهیم شد. حتی اگر موافق باشید همین مطلب را هم می توانیم در وبلاگ خانه صحرا درج کنیم.و در مورد سرما که امسال ما رو غافل گیر کرد و همانطور که در آسانسور نامه اطلاع داده ایم چند روزی به ساکنین فرصت داده شده تا اگر رادیاتور هایشان نیاز به تعمیر دارد انجام دهند. چرا که پارسال چند دفعه مجبور شدیم موتو راخانه را بخاطر یک واحد خاموش و آب داخل رادیاتور ها را تخلیه نماییم. حق با شما ست این روز ها ما هم که در طبقه ششم هستیم خیلی سردمان شده و همه اعضای خانواده لباس های زمستانی در داخل خانه پوشیده ایم و آب بینی مان هم آویزان شده .
به هر صورت روز 5 شنبه قرار است مسئول موتور خانه سیستم حرارتی را راه اندازی نماید.
از این که همسایه خوبی چون شما داریم افتخار می کنیم.
موفق باشید.

ستارخ جمعه 14 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:30 ق.ظ

سلام صاحب خانه مرسی .....
امسالم که مثل ژارسال سرما خوردیم ..... ولی باز خوبه که سر حرفشون بودن

ساقی سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 04:30 ب.ظ http://jolayekhoda.blogfa.com


خوب بهشون می گفتی یه کاری می کنم پشم و پیلتان بریزه ها ( :-) ) این جوری شاید هم کلام می شدین


خوبه باید تلاش کرد ، بعضی وقتا یه اتفاقاتی تو زندگی یه تلنگر به آدم می زنه ؛ باید سعی کنیم بهش فکر کنیم و ازش درس بگیریم
یاحق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد