-
سفر یه روزه..
شنبه 20 تیرماه سال 1383 07:07
آخرین روزای هفته ی گذشته خیلی خسته کننده بود... دیروز صبح رفتم شمال .. عصری برگشتم.... آقا هرکی میخواد از جاده فیروزکوه بره.... یه تجدید نظری بکنه .... پل دلیچای ( از تهران که میری یه کم مونده به شهر فیروزکوه) خراب شده و یه راه انحرافی زدن که باریکه و چراغ قرمز داره... .. خلاصه که ما دیروز مسیر ۴ ساعته رو ۷ ساعت توی...
-
و امّا ...
شنبه 13 تیرماه سال 1383 13:45
۱- و اما هدف: مردمانی که آرزو و هدف دارند فقر نمیشناسند. زیرا هر شخص به اندازه هدفهایش ثروتمند است. جوانی دورانی از زندگیست که حتی اگر شخص هیچ چیز نداشته باشد ولی هدف داشته باشد نیازی به غبطه خوردن ندارد. تاریخ متعلق به کسانی است که در زندگی هدف دارند. زندگی بدون هدف مثل کشتی بدون سکان است. ولی..... شخصی که از اهداف و...
-
پایان تعطیلات
دوشنبه 8 تیرماه سال 1383 18:20
امروز هم ۲ تا امتحان دادم.. آمار و انقلاب که دومی تاریخی بود... ۵ دقیقه زمان برای زدن ۳۰ تا تست... سریعترین امتحانی بود که توی عمرم دادم.... چهار شنبه آخرین امتحانم ( مقاومت مصالح ) رو که بدم دوران استراحت به پایان میرسه.. این چند وقته به بهونه ی درس و امتحان همه رو پیچوندم و توی خونه حسابی استراحت کردم ... ( بیچاره...
-
WOW..., Great
چهارشنبه 3 تیرماه سال 1383 12:34
وقتی که وسط امتحانا در عرض دو روز پنج تا فیلم آمریکایی نگاه کنی... نتیجه اش این میشه که تمام احساساتت رو با کلمات ... Shit …. Fuck ….wow… great ….Damn.. بیان میکنی.. و اگه یکی دو ساعتی هم پای اینترنت بشینی... و کلی مطالب جدید بخونی و با یه کمپانی خارجی ارتباط برقرار کنی... هی با خودت میگی... wow….Great...
-
مهران هستم... سال نو شما هم مبارک
چهارشنبه 27 خردادماه سال 1383 06:39
سلام... سلام... اول بگم که حال بابام..خوبه.. شنبه از بیمارستان مرخص شد... و حالش خوبه... امتحان فاینال فرانسه رو هم دیروز دادم... خوب بود ...می پاسمش.... اوضاع خونه هم...ای رو به بهبودیه.. باید مواضبش باشم.... آوید که از خودش خبر نمیده.. امیدوارم اونم خوب باشه.... کار جدید خوب پیش میره... یعنی بد نیست... شنبه امتحان...
-
هنوز های من
چهارشنبه 20 خردادماه سال 1383 20:22
به نظر میاد با وجود مشکلاتی مثل تنگنای مالی ، کارهای شرکت ، کارهای GQ ، نگرانی در مورد مریم و آوید .. همینطور مامان و بابا که تو بیمارستانه.... هنوز هم میتونم برای یک ساعت فکرم رو روی درس خوندن متمرکز کنم. و این عالیه. هنوز هم چیزهایی دارم که با فکر کردن بهشون مشتام رو گره کنم و برای انجام هر کاری عزمم رو چزم کنم....
-
نمیدونم چرا همیشه همه ی مشکلات آخر ترم هوار میشن؟
چهارشنبه 13 خردادماه سال 1383 22:11
سلام سلام... خیلی چیزا بره نوشتن دارم... خیلیاشو نمیتونم بنویسم... ولی فقط اینو الان بنویسم... که زندگی بعضی وقتا خیلی خیلی خیلی سخت میشه ...... امیدوارم که سختی کم ببینین... ----------------------------------------- انی وی.... یه خبر اینکه بابا موتور رو پس گرفت... از این تریپ اراده اش کلی حال کردم.... مسخره ها ته...
-
سن تورچ سن؟
چهارشنبه 6 خردادماه سال 1383 20:46
بخش اول: پست مهرانی: شاه گلی (اسم جدیدش ائل گلیه ولی توی تبریز مردم همون شاه گلی میگن ظاهرا..) یه پارک قشنگیه توی تبریز. ما آخر شبی با سعید رفتیم اونجا که از محیط حالی ببریم و بر طبق عادت همیشگی یه گوشه ای توی حال خودمون نشستیم ... سعید که با جینگولک حالی میبرد و منم که خوابم میومد .. همونطوری نشسته کنار دریاچه خوابم...
-
آماده .... حرکت.
جمعه 1 خردادماه سال 1383 05:35
سلام سلام..... کلی چیز باحال این چند وقته برام پیش اومده : یکی امتحان Powerplant بود که بالاخره انجام شد و البته خوب امتحان خالی که حال نمیداد... گفتیم سوالا رو یجوری دودر کنیم برای سری های بعدی ...... راستی اگه کسی از بچه های دانشکده خواست این سری سوالارو کپ بزنه توی محیط برنامه ی امتحان با کلیدهای Ctrl+Ins تکستش توی...
-
آقای رئیس
پنجشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1383 07:41
آقا ما یه رئیس داریم .. یه چیزیه تو مایه های خدا. یا فوقش یه کم اونورتر. دیروز میگفت راستی دکتر فلانی رو دیدم.... سوار یه ماشین بود نمیدونم .. دوو بود یا ماکسیما ... موووووووواااا گفتم ببخشید فرقش حدود سی میلیونه ها ... گفتش نمیدونم یکی از همین ماشینا. ---------------------------------------------------------------...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1383 08:35
آقا چه خبر بود دیروز توی جمهوری حافظ ..ولیعصر ... اون طرفا..... ۲۰ متر به ۲۰ متر و سر هر کوچه سه چهار تا ..از این تریپ گاردیا ... با باتوم و لباس پلنگی وایساده بودن.. موتوریا رو میگرفتن.... توی خط ویژه که یه نفر موتوری هم نمیتونست بره... بدون پلاک... بدون کارت موتور بدون گواهینامه... همه رو میگرفتن.... حالا ما که نه...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1383 18:57
من امروز تعهد دادم.
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1383 00:42
من گلد کوئستی شدم...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1383 22:07
نه تنها شمال نرفتم ........ بات السو .... امشب تا ساعت ۱.۵ شب ( صبح؟) سر کار بودم.... یکی چشمم زده.. الان نزدیک ۲ شبه .. اگه خواب نمونم فردا قراره برم کوه.... به جون ۴۰۰ تا بچه های مامانم .. ( پیدا کنید مامان جدید را ) ------------------------------------- اوهوی دو دره باز... یه دوستی ( ؟) میگفت: اگه یه چیزی رو بخوای...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1383 07:44
برای اینکه بفهمین جطوری میشه یه آدم خنگ رو سر کار گذاشت خط پایین رو بخونین. برای اینکه بفهمین جطوری میشه یه آدم خنگ رو سر کار نگه داشت خط بالا رو بخونین. ااز این عبارات بالا چه برداشتی میکنین؟/// .. یه نفر که از اعتماد شما برای خوندن مطلب تون سوء استفاده کرده؟؟؟؟ یه آی کیو مرغی که میخواد افه بیاد؟؟؟ یه چیز دیگه: اگه...
-
سلام سلام ... من اومدم....
سهشنبه 1 اردیبهشتماه سال 1383 21:02
یه جایی هست به اسم دریاچه ولشت... 5 کیلومتر بعد از مرزن آباد... یه ۷-۸ کیلومتری جاده ی خفنی رو بالا میری..... ۲-۳ کیلومتری رو هم خاکی میری... به یه جای خیلی قشنگ میرسی...... قبل از دریاچه یه چیز باحال که توی این فصل داره اینه که جو دیمی کاشتن بعد از اینکه کلی راه توی کوه بالا میری... اون بالا چشمت یه منطقه ی وسیع و...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 30 فروردینماه سال 1383 22:18
چه شود...؟؟؟ همینم کم بود که به جناب آقای تمیمی ( ای ول الله علیه) جپسن بفروشم... اولش نمیخواستم ازش پول بگیرم... ولی انقدر با این آدم حال میکنم....... که راضی نبودم بهم احساس دین کنه...... امروز رفتیم رمپ ...و من به این نتیجه رسیدم که دلم میخواد به عنوان نماینده ی امارات ایرلاینز توی لاین اونا ولی توی مهر آباد کار...
-
باشه؟
شنبه 29 فروردینماه سال 1383 06:59
اگر روزی احساس کردی میخوای گریه کنی حتما به من زنگ بزن ، به تو قول نمیدم تورا بخندانم اما قول میدهم حتما همراهت گریه کنم. ... اگر روزی خواستی فرار کنی حتما به من زنگ بزن .. قول نمیدم که ازت بخوام نری اما قول میدم حتما همراهت فرار کنم... اگر روزی خواستی صدای کسی رو نشنوی حتما به من زنگ بزن ..قول میدم پیشت بیام ولی ساکت...
-
فرهنگ لغات؟
پنجشنبه 27 فروردینماه سال 1383 20:19
آدامس : تنها چیزی که توی دهان خانم ها بند می شود آدم خوار: انسان دوست افراطی آدم مغرور: کسی که اگر جلاد بخواهد گردنش را بزند بگوید : یه وجب بلند تر بزن احمق: کسی که دختر همسایه را در تاریکی نبوسد ادب : یعنی کمک به یک خانم زیبا در عبور از خیابان حتی اگر به کمک احتیاج نداشته باشد ازدواج : قمار زندگی است و در قمار معمولا...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 27 فروردینماه سال 1383 07:20
بگذار هر روز رویایی باشد در دست بگذار هر روز عشقی باشد در دل بگذار هر روز دلیلی باشد برای زندگی اگر نمی توانی شاهراه باشی کوره راهی باش اگر نمی توانی خورشید باشی ستاره ای باش
-
گل بگیرن درتو.....
چهارشنبه 26 فروردینماه سال 1383 08:13
isn't it funny? you hear a phone ring, and it could be anybody. But the ringing phone haz to be answered. doesn't it ؟
-
کما
شنبه 15 فروردینماه سال 1383 21:18
چیز جدیدی بره گفتن نداره شاید هممون همشو می دونیم...و حتی هر کدوممون یه چیزاییش رو تجربه کردیم یه برشی از جامعه بود.... و منطقی تر از فیلمای مشابه شاید اینکه بهم حال داد... دیدن این برش توی سینما بود و بیان چیزایی که کمتر از یه رسانه تصویری میبینی.... به هر حال به عنوان یه شروع برای سال جدید برای فراومش کردن تعطیلات...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 11 فروردینماه سال 1383 11:50
سلام....من امروز صبح رسیدم تهران. ظهر ۸ ام از مشهد رفتم شمال..( با چه دردسری) شبش رسیدم. و فرداش یعنی ۹ ام عصری راه افتادم باز به سمت مشهد و صبح دهم رسیدم اونجا و ظهرش راه افتادیم با قطار به سمت تهران که دیشب رسیدیم.. ( در واقع ۴ صبح) .... و بالاخره تهرانم... اینکه چرا اینهمه توی راه بودم رو بهتون نمیگم تا دلتون بسوزه...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 5 فروردینماه سال 1383 18:21
این عکسا رو خودم گرفتم.... اثر هنریه .... به جون خودم.... ......... دبیرستان که بودیم... یه آزمایشگاه توپ داشتیم یکشنبه ها.... که چون نیم زنگ بود یک هفته ما بودیم ...یک هفته یه کلاس دیگه... و باز چون تعداد بچه های کلاس ما زیاد بود ... یک جلسه ما میرفتیم... و یک جلسه نصفه ی دیگه ی کلاس..... یعنی ماهی ۱ بار اگه به...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 1 فروردینماه سال 1383 08:27
سال ۱۳۸۳ بر همگان مبارک ------------------------------------------------------- خدایا مرا بخاطر شکایت هایم ببخش و زمانی که ناشکری کردم به آرامی به من یاد آوری کن و از تو به خاطر آنچه برایم مقدر کرده ای متشکرم ==================== آلبوم عروسک اندی رو از شبکه بگیرین..... در ضمن آهنگ شماره ۶ همونیه که توی فیلم The housr...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 27 اسفندماه سال 1382 06:57
- قضیه ی این چیز نکن دیگه: یکی از کارمندای شرکت ما زنگ میزنه به رئیس و میگه بابا حقوق این ماهمو ندادی .. عیدی ام رو ندادی... حتی حقوق ماه قبل رو هم ندادی..... رئیس میگه :ااا... چیز نکن دیگه. ==================== - بالا خره بعد از حدود یک ماه mp3 player ام رو از گارانتی گرفتم ... اونم یه جورایی به واسطه ی ایمیل بازی و...
-
ا ا ا چیز نکن دیگه....
یکشنبه 24 اسفندماه سال 1382 07:43
سلام. یه چیز باحال اینکه برای اولین بار که رفتم اصفهان ۳ روز که اونجا بودم یه موتور دستم بود که تونستم علی رغم مشغله زیاد.... اقلا خیابونارو ببینم..... یه چیز جالب بگم: میدونین که گز اصفهان معروفه .... یه مغازه ی گز فروشی هست به نام گز کرمانی که روی سر در مغازه نوشته تاسیس : ۱۲۷۷ و فقط انقدر بگم که صبح جمعه ساعت ۹...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 23 اسفندماه سال 1382 07:19
میدونین چی چیست .... من فک کونم یه کم طول بکشد تا لحجم بر گردد.... ولی خوب فعلا که اینجام... شب برادون مینویسم.... خبست؟
-
نصفه ی جهان
سهشنبه 19 اسفندماه سال 1382 18:48
اگر بار گران بودیم رفتیم......ولی نگران نشین زود میام.
-
دیروز من
دوشنبه 18 اسفندماه سال 1382 06:40
یه دختر خوشگل خجالتی ... که جدیدا بیزنس میکنه و توی این کار جدید یاد گرفته جرات درخواست کردن چیزی رو داشته باشه .. ولی هنوز وقتی میخواد یه درخواست نه چندان مهم بکنه ... صورتش سرخ میشه. یه دوست خوب که همچنان خوبه. یه آدم لهجه دار که احتمالا ذاتا لهجه داره.. و دیروز یه کم لهجه اش کم شده بود. یه آدم آویزون که جدیدا از...