بابا نابغه .... یه وقت دزدیدندیده نشی....



یه چیزی رو همین الان فهمیدم.

از قبل میدونستم که در یک سازمان همیشه باید این قانون رعایت بشه:

Positive down, Negative up.

مثلا هیچ وقت به پایینتر از خودت نگی ... وای فلان اتقاق بد برای سازمان افتاده... بلکه این رو به بالاتر از خودت انتقال بدی. ( یه نکته همین جا که بعضی وقتا ، یعنی وقتی خودت خرابکاری کردی شاید ، شاید بهتر باشه که به بالایی خودت هم نگی )

نکته ای که  الان فهمیدم و تازه دلیل خیلی اتفاقات بدی رو که در گذشته برام افتاده بود برام روشن شد اینه که

هیچ وقت هیچ وقت هیچ وقت هیچ وقت هیچ وقت هیچ وقت و هرگز  positive up هم نکن.

برای up  یا reality  رو بگو یا منفی رو.... خیلی رک قضیه اینه که اگه این کار رو بکنی بخشی از انرژی مثبت رو که مال تو بوده به یکی دیگه دادی و ضمنا اون بالادستیه سطح توقعش از تو میره بالا... و احتمال داره که خودت هم مغرور بشی...

پس فقط :

Positive down, Negative up.

 

سلام سلام....
من یه مدت قاطی بودم....
به یه مشکلی خوردم که اگه حلش نکنم ...

احتمالا اگه حلش نکنم بیخیالش میشم...

اگه من مثل خوندن هری پاتر درس میخوندم..... تا حالا کلی خارجی شده بودم.... دیشب عصری که کتاب رو خریدم شروع کردم به خوندن یه کله تا ۴ صبح

باز بگین اینترنت بده...



نه تنها فایل PDF کتاب هری پاتر در دسترس همه هست (‌ من توی ایمیلم دارم هرکی میخواد بگه براش forward کنم)‌  ...... بلکه ترجمه آزاد کتابش هم به صورت فایل PDF تا فصل هشتم آماده شده.
این یکی رو هم برین http://www.hogwarts.ir عضو شین و فایل ها رو بگیرین.....




غلام همت آنم که زیر چرخ کبود.......... ز هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است.

مادری دارم ...


تکه نانی دارم. خرده هوشی. سرسوزن ذوقی.
مادری دارم , بهتر از برگ درخت.
دوستانی , بهتر از آب روان.
و خدایی که در این نزدیکی است:
لای این شب بوها , پای آن کاج بلند.
روی آگاهی آب , روی قانون گیاه.



---------------
نه داداش ... ما نه توکار شیشه ایم.. نه قارچ و نه اهل سیب برداشتن.
مصداق اعتیاد اینه که بدن بدون چیزی نتونه به فعالیت نرمال خودش ادامه بده ( این تعریف رو البته از خودم ارائه دادم)
اعتیاد من به غذا خوردنه... اگه شبا در حد خفنی غذا نخورم ... خوابم نمیبره... که سعی میکنم درستش کنم...
دیگه برین خونتون گیر ندین....