دست در حلقه آن زلف دو تا نتوان کرد تکیه بر عهد تو و باد صبا نتوان کرد
آن چه سعی است من اندر طلبت بنمایم این قدر هست که تغییر قضا نتوان کرد
دامن دوست بصد خون دل افتاد بدست بفسوسی که کند خصم رها نتوان کرد
عارضش را بمثل ماه فلک نتوان گفت نسبت دوست بهر بی سر و پا نتوان کرد
سرو بالای من آنگه که درآید بسماع چه محل جامه جان را که قبا نتوان کرد
نظر پاک تواند رخ جانان دیدن که در آینه نظر جز بصفا نتوان کرد
مشکل عشق نه در حوصله دانش ماست حل این نکته بدین فکر خطا نتوان کرد
غیرتم کشت که محبوب جهانی لیکن روز و شب عربده با خلق خدا نتوان کرد
من چگویم که ترا نازکی طبع لطیف تا بحدیست که آهسته دعا نتوان کرد
بجز ابروی تو محراب دل حافظ نیست
طاعت غیر تو در مذهب ما نتوان کرد
--------------
هرکی بلده لطفا یکم تفسیرش کنه...
چقدر به دعا اعتقاد داری.... دعای یه آدم معمولی با همه خوبیا و بدیاش ... که از ته دلش و با صدای بلنده... به خدای خودش.... برای در اومدن از چاله ای که توشه....
من خیلی.....
و دیدم که چه زود اثر میکنه....
--------------------
کارمندای دولت خیلی حال میکنن ... نه؟... خوش باشیم .... ولی همیشه عقب....
بالاخره انتخاب واحد هم کردم. شروع کلاسها از ۱۳ بهمن.
راستی اگه گوشی موبایلتو گم کردی ... توی یخچال هم یه گزینه مهمه.....
سال نو میلادی مبارک...!!
مردی که سوار بر بالن در حال حرکت بود ناگهان به یاد آورد قرار مهمّی دارد؛ ارتفاعش را کم کرد و از مردی که روی زمین بود پرسید:
"ببخشید آقا ؛ من قرار مهمّی دارم ، ممکنه به من بگویید کجا هستم تا ببینم به موقع به قرارم می رسم یا نه؟"
مرد روی زمین : "بله، شما در ارتفاع حدودا ً ۶ متری در طول جغرافیایی "۱٨'۲۴ ﹾ۸۷ و عرض جغرافیایی "۴۱'۲۱ ﹾ۳۷ هستید."
مرد بالن سوار : " شما باید مهندس باشید."
مرد روی زمین : "بله، از کجا فهمیدید؟؟"
مرد بالن سوار : " چون اطلاعاتی که شما به من دادید اگر چه کاملا ً دقیق بود به درد من نمی خورد و من هنوز نمی دانم کجا هستم و به موقع به قرارم می رسم یا نه؟"
مرد روی زمین : " شما باید مدیر باشید. "
مرد بالن سوار : " بله، از کجا فهمیدید؟؟؟"
مرد روی زمین : " چون شما نمی دانید کجا هستید و به کجا میخواهید بروید. قولی داده اید و نمی دانید چگونه به آن عمل کنید و انتظار دارید مسئولیت آن را دیگران بپذیرند.
واقعیت این است که شما هنوز در موقعیت قبلی هستید ؛ هر چند ممکن است من در بیان موقعیت شما چند میلیمتر خطا داشته باشم!"
-------------
و من فکر میکنم که قراره یه مهندس باشم یا یه مدیر... یا هردو ... یا هیچکدام!؟!؟