زمان

 

تازه یاد گرفتم که زمان در اختیار منه و نه من در اختیار زمان.... و چه فوق العاده است وقتی این مفهوم رو عملا تجربه می کنم.
--------------------------------
دیروز داشتم از سر کردستان رد میشدم ... یه تابلو گنده دیدم... باشگاه وبلاگ نوسان تهران..
یه حس بدی بهم دست داد...

بهای یک رویا

شما حاضرید چقدر برای تحقق رویاهای خودتون بپردازید؟ آیا رویای شما ارزش حقوق یک ماه شما رو داره؟ یا شاید حقوق یک سال؟ شاید بهای اون به اندازه پس‌اندازی باشه که برای دانشگاه فرزندتون کنار گذاشتید. آیا به اندازه تمام حقوق بازنشستگی شما می‌ارزه؟ به از دست دادن عضوی از بدنتان چه طور؟ آیا ارزش اون رو داره که برای آن بمیرید؟ قیمت واقعی یک رویا راستی چقدره؟

من جوابی برای این ندارم اما فکر می‌کنم پاسخ این پرسش برای هر کسی متفاوت باشه. خود من ، همیشه آماده بودم و هنوز هم هستم که زندگی خودم رو برای تحقق رویاهام فدا کنم.

یک بار کسی از من پرسید : اگر بدونی تمام مراحل سفری که پیش رو داری با خطر همراهه، بازهم ادامه می‌دی و من به او جواب دادم: من حتی اگر می دانستم که این سفر هیچ بازگشتی نداره و یک بلیط یک طرفه خواهد بود، لحظه‌ای در سفرم تردید نمی‌کردم. به هر حال برای آژانس فضایی روسیه چیزی که مهمه پولیه که پرداخت می‌کنم و زندگی من در درجه دوم قرار داره اما به هر حال من این سفر رو انجام میدم.

  اما پول من از کجاآمده ؟ به شما می‌گم. از کار سخت، از ریسکهایی غیر قابل باور و فداکردن خیلی از چیزها که من و خانوادم برای به دست آوردن هدف مشترکمون از دست دادیم.

  آیا ما حق داریم با پولی که بسختی به دست آوردیم چنین کنیم ؟ من فکر کنم این اجازه رو داشته باشیم! اما آیا این به  معنی اونه که من نسبت به اونچه در جهان اطرافم می‌گذره بی تفاوتم و به اونها اهمیت نمی‌دم ؟ خوب اگر اینطور فکر می‌کنید بد نیست بیشتر منو بشناسید و خودتون تصمیم بگیرید.

  من مایلم بخشی از طرز تفکرم رو در معرض قضاوت شما قرار بدم. بخشی از نگاه من به زندگی که مربوط به  تصمیم‌گیری برای پولهاتونه . من می‌خواهم به شما بگم که چطور می‌تونید برای خرج کردن ثروت خودتون فکر کنید تا مابه‌ازای اون تغییری بزرگ به وجود بیارید.  تغییری بزرگ!

  بیایید فرض کنیم شما دلتون می خواد به درمان سرطان کمک کنید. آیا شما برای بیمارها دوا می‌خرید؟ یا مراکزی برای حمایت از بیمارهای سرطانی می‌سازید؟ آیا این هزینه رو به یک دانشگاه می‌پردازین تا روی سرطان تحقیق کنند؟  یا اینکه  دنبال بزرگترین عامل شکل‌گیری سرطان هستین و سعی می‌کنین اون رو ریشه‌کن کنید؟

  می‌ بینید که راه‌های زیادی برای مواجهه با این مساله وجود داره و این دست شماست که کدوم راه رو انتخاب کنید. ممکنه راهی رو انتخاب کنید که منجر به کمک به یک گروه کوچک و در یک زمان محدود بشه و یا تصمیم به انجام کاری زمان‌برو پرهزینه بگیرید که به شناخت و حل عمومی مشکل سرطان کمک می‌کنه. من شخصا  راه دوم رو که انجام فعالیتهای اساسی برای شناخت و حل ریشه‌ای مشکله انتخاب می‌کنم.

  من به بچه های گرسنه غذا نمی‌دم نه به این دلیل که گرسنگی اونها برام مهم نیست بلکه به این دلیل که غذا دادن به 100، 1000 یا 100 هزار نفر مشکل رو حل نمی‌کنه. در حالیکه یکی از ریشه‌های اصلی گرسنگی به مسائلی مثل خشکسالی و استفاده از روشهای غلط کشت و کار بر می‌گرده و  شما می‌دونید که تحقیقات فضایی چه کمک عظیمی به ایجاد تغییر در شرایط کشت وازبین بردن آفت از محصولات کشاورزی می‌کنه؟

دانشمندان فضایی ممکنه متخصص میکروبیولوژی، مهندسی، علوم تغذیه، شیمی، گیاه‌شناس یا موارد دیگری باشند که با هم همکاری می‌کنند تا راه‌هایی رو پیدا کنند که به رشد بهتر در زمین و مدار منجر بشه.آنها به دنبال  راهی هستند تا بتونند مواد خام قابل بازیافت رو برای استفاده در زمین یا ماه و یا سایر سیارات به دست بیارند و به راه حل‌هایی برای حفظ  محیط زیستمون برسند.

من امیدورام بتونم مردم بیشتری رو تشویق کنم تا وارد این شاخه‌های علمی شده و راههایی رو پیدا کنند تا محصولات رو از خطر نابودی محافظت کنند و راههای بهتری رو پیدا کنند که مردم هیچوقت گرسنه نباشند.

  در عین حال ممکنه  شما هم با من هم عقیده باشید که بخشی از گرسنگی  به دلیل وقوع جنگ‌هاست. من علاوه بر این فکر می‌کنم بسیاری از مردم به گرسنگی دچار می‌شوند نه تنها برای اینکه کمبود غذا یا کمکهای بین‌المللی برای آنها وجود داره بلکه به این دلیل که سیستمهای مناسب و درستی برای رسوندن غذا به دست بچه‌های گرسنه وجود نداره.

تنها راهی که برای حل این مشکل وجود داره اینه که آموزش کاملی برای جوانها مهیا کنیم تا به متفکرین آزاد اندیشی تبدیل شده،  که اصول و استانداردهای اخلاقی اونها رو دیگران ننوشته اند و مردمانی هستند که موقعی که نیاز به تغییر رو احساس می‌کنند  برای انجام دادن این تغییرات اساسی  آماده هستند. و این پیامیه که من قصد دارم به گوش مردم جهان برسونم.

  من از بنیادها و موسساتی مثل X-Prize و ASHOKA حمایت می‌کنم به این دلیل که آنها به دنبال تغییرات کوچک در جوامع کوچک نیستند بلکه آنها در پی ایجاد تغییراتی بزرگ در جهان و ساختن محلی بهتر برای زندگی مردمند .

  بهای یک رویا چقدر است...؟ برای من گذاشتن پول و تمام زندگی‌ام در جایی که لازم است

بخشی از دست نوشته های انوشه انصاری  که یکی از بچه ها لینکشو فرستاده بود.

بلاگر

درس امروز کلاس اینترنت....

وبلاگ ....

دنیایی که خیلیا شانس  وارد شدن بهشو ندارن...
خیلیا شانسشو بدست میارن اما قدرتشو ندارن...
گروه بعدی قدرتشو دارن ... اما عرضشو ندارن.
و چه زیاد کسایی که واردش میشن اما رفیق نیمه راه میشن.
و اونایی که توانایی تحملش رو ندارن...

و من که تنها خونه ای که مال خود خودمه اینجاست....

خسته

خسته شدی ؟....... اووووم م م م .... آره خوب....

بــــــــــــــیـــــــــــــــــخـــــــــــــو د

*********************
آبان هم تموم شد...

*********************
- آهای آقاهه..... تو محکومی .... محکوم به فکر کردن..... محکوم تا ابد  .....
- قبول ندارم.
- بینیم بابا.... بندازینش تو حکم.
- زیادم حکم بدی نیست... دستت درد نکنه
- راضی هستی ؟
- آره .. خوبه.
- پس حکمت عوض میشه. نظرت چیه ؟
- نظری ندارم.
- حکم جدیدیت رو اعلام می کنم. محکوم ابدی به نظر دادن...
- نظری نداری ؟
- نه........ خوبه....... فقط میخوام زودتر برم تو حکم....
- خیلی روت زیاد شده .... حکمت اینجا باید اجرا بشه ....
   و تو باید مرتب نظر بدی ... فهمیدی ؟
- سکوت......
- فهمیدی ؟
- خستمه .....

جواب


از کودکی پرسیدند عشق یعنی چی؟ گفت : بازی

از نوجوانی پرسیدند عشق یعنی چی؟ گفت :رفیق بازی

از جوانی پرسیدند عشق یعنی چی؟ گفت :پول

از پیری پرسیدند عشق یعنی چی؟ گفت :عمر

از عاشقی پرسیدند عشق یعنی چی؟ گفت :آهی کشید و جوابی نداد