من و تو از ما ل دنیا ، چی داریم غیر از یه رویا ؟


بعضی وقتا دلت میخواد که دلت هیچی نخواد...

یه وقتایی هست که یه چیزی رو می خوای ولی نمی دونی که درست هست یا نه... اصلا درست نمیدونی که چی می خوای؟؟؟؟؟

می خوای یه کاری رو بکنی ولی نمی تونی.... اصلا نمیدونی که آیا درسته ؟؟؟؟.. یه همزبون میخوای که باهاش صحبت کنی.... بین این همه دوست... بازم تنهایی... توی فکرات...

 

همون موقع ها کسی رو از خودت می رنجونی ... بدون دلیل خاصی..

همون موقع ها یه چیزی هست که می خوای به کسی بگی ولی نمیگی...

فرصت هایی رو از دست میدی.. اما حتی نمیدونی که آیا واقعا فرصت هستن؟

اعصابت داغونه.... ولی غرورت اجازه نمیده که نشونش بدی.. ولی تابلو هستی... همه میفهمن که یه چیزیت هست.....

اگه سیگاری بودم الان حال میداد می رفتم توی پارک یه پاکت دود میکردم.. ولی آخه از سیگار هم بدم میاد....

همون حرف همیشگی که ای کاش نمیدونستم و نمیفهمیدم تا راحت تر می بودم....

سوالم از خودم اینه.... آخه چرا ؟ .... جوابشم میدونم... چرا که نه ؟...

 

تو هم میدونی چی کار کنی؟؟؟...  اون بالا سمت راست یه ضربدر هست... روش کلیک کن.. برو پی کارت.....


خدا عقلم بده...

خدایا چنان کن سرانجام کار ............. تو خشنود باشی و ما رستگار

به نظر شما پشه ها میتونن راه برن؟


داشتم چند تا سایت مختلف و صفحات privacy Policy و Terms and Conditions اونها رو میخوندم در حالی که مخم داشت شونصد جا قدم میزد...
یه نموره بگی نگی قاطی کردم اومدم اینجا تا یه کم نصفه شبی مخم Relax بشه... و یه چیزی بنویسم که ربطی نداشته باشه.
این مطلب رو دیشب آقای برادرم تز(طز؟)  در و کرد:
یکهویی گفت به نظر تو پشه میتونه راه بره ؟
تا حالا دیدین یه پشه راه بره؟
اتفاقی که افتاد این بود: ‌آقا زد تو مخ یه پشه ای و گیچش کرد و پشه که افتاد روی دفتر ایشون بلافاصله بالهاش رو کندن. بعد از چند ثانیه که پشه به هوش آمد بلند شد راه بره ... ولی انگار که چون تا حالا راه نرفته بود یه قدم رفت خورد زمین .. دوباره سعی کرد .. چند قدم رفت و  خورد زمین و چند بار تا اینکه یاد گرفت و بعد داداشی گفت که تقریبا مثل یه مورچه راه رفتن رو انجام داد....

نتیچه اخلاقی اینکه اگه بالاتو کندن و تو راه رفتن بلد نبودی و یاد نگرفتی از اون پشه هم کمتری ...   و  ای پشه ... تو آدمی؟
و حتی بیشتر...

جالب بود نه؟  پس تا برنامه بعد.

پنج اصل شاد زیستن :

۱ - هر کاری دلت میخواهد بکن.
۲ - هر کاری را که دلت نمیخواهد انجام نده.
۳ - اگر اوضاع بر وفق مرادت نیست آنرا عوض کن.
۴ - اگر نمی توانی شرایط را عوض کنی با آن بساز.
۵ - خودت را عوض کن.


------------------------------------------
راستی ... من الان خارجی شدم ... بلیط قطار آنلاین خریدم . .. پولشم آن لاین دادم.. ایول بانک سامان. ایول طرح شتاب.


اگر کاری که می خواهید بکنید درست باشد و به آن باور داشته باشید درنگ نکنید ، قدمی به پیش بگذارید و رویای خود را جامه عمل بپوشانید . هرگز به گفته های این و آن توجه نکنید . توجه نکنید که ممکن است موقتاً شکست بخورید زیرا شاید دیگران ندانند که هر شکست با خود بذرهایی از موفقیت و پیروزی به همراه دارد.

توماس ادیسون ساختن لامپ را در رویای خود داشت. می خواست لامپی بسازد که با برق روشن شود. او مصمم شد که به رویایش جامه عمل بپوشاند و با آنکه بیش از هزار بار شکست خورد ، آنقدر ایستاد تا موفق گردید.

مارکونی در رویای ایجاد نظامی بود که بدون سیم و به کمک امواج پیامهای رادیویی مخابره کند. امروزه مصداق یافتن رویای او را می توانید در فروشگاههای فروش رادیو و تلویزیون مشاهده کنید. شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید دوستان مارکونی به سلامت فکری او تردید کردند ، اورا به بیمارستان روانی فرستادند. زیرا او معتقد بود به اصلی دست یافته که می تواند به کمک آن پیامها را بدون استفاده از سیم ، به شکل امواج مخابره کند.

صاحبان رویا در روزگار ما چیزی کمتر از اینها ندارند. دنیا پر از فرصتهای مناسبی است که رویاگران گذشته هرگز از آن اطلاع نداشتند.

                                                           ناپلئون هیل


این حقیقت را فراموش نکنیم که اندیشه به معادل فیزیکی خود تبدیل میشود.

دو تا چیز رو یادتون باشه:
۱ - هر قدر در زندگی بخواهیم و توقع داشته باشیم همان اندازه به دست می آوریم.

۲ - لزوماً همیشه قوی ترین ها و سریع ترین ها پیروز نمی شوند؛ پیروز کسی است که فکر میکند می تواند پیروز شود.