آخرین روزای هفته ی گذشته خیلی خسته کننده بود...
دیروز صبح رفتم شمال .. عصری برگشتم.... آقا هرکی میخواد از جاده فیروزکوه بره.... یه تجدید نظری بکنه .... پل دلیچای ( از تهران که میری یه کم مونده به شهر فیروزکوه) خراب شده و یه راه انحرافی زدن که باریکه و چراغ قرمز داره... .. خلاصه که ما دیروز مسیر ۴ ساعته رو ۷ ساعت توی ترافیک جاده بودیم... تازه یه جورایی شانس آوردیم....
یه تجربه دیگه هم اینکه وقتی همه دارن از سمت چپ و راست و خاکی و ... گوسفندوار ازت سبقت میگیرن .. اگه تو بخوای قد بازی در بیاری و بگی که من خلاف نمیکنم... اینا بی فرهنگن.... تنها نتیجه اش اینه که یک ساعت بیشتر از همون گوسفندا... توی ترافیک میمونی...
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*--
و باز هم کتاب« سنگفرش هر خیابان از طلاست» :
۳- طی سالیان دراز من با همکاران بی شماری کار کرده ام ولی تنها ترین لحظات زندگیم زمانیست که میخواهم تصمیم گیری کنم.
در اثر مطالعه باید قدرت تصمیم گیری خود را تقویت کنید. و این دلیل اصلی تحصیل علم است.
راهنما ها و مشاورین شما باید همان کسانی باشند که شریک زندگی شما هستند.
۴- مردمیکه تمام سعی و کوشش آنها بر این است که وقتشان بیهوده تلف نشود و برای کار حد و مرز نمیشناسند قطعا موفق ترند از کسانیکه تنها در حد انجام وظیفه کار میکنند.
مهم نیست که من چه کاری را انجام میدهم .. هرجه باشد دوست دارم آنرا به نحو احسن و تا انتها انجام دهم . این کلید رمز موفقیت است.
۱- و اما هدف:
مردمانی که آرزو و هدف دارند فقر نمیشناسند. زیرا هر شخص به اندازه هدفهایش ثروتمند است. جوانی دورانی از زندگیست که حتی اگر شخص هیچ چیز نداشته باشد ولی هدف داشته باشد نیازی به غبطه خوردن ندارد. تاریخ متعلق به کسانی است که در زندگی هدف دارند.
زندگی بدون هدف مثل کشتی بدون سکان است.
ولی.....
شخصی که از اهداف و آرزوهایش از محدوده آسایش و رفاه شخصی فراتر نمیرود بسیار دردناکتر از فردی است که اصلا هدف و آرزویی ندارد.
------------------------------------------
۲- مهارت و دانش مدیریت لازمه هر فعالت اقتصادی جدید است.
کسانی که دلشوره پیدا کنند که « ممکن است به نتیجه نرسیم» یا « اگر موفق نشدیم چه خاکی بر سرمان بریزیم » صلاحیت ندارند که یک تاجر یا صنعتگر باشند.
اگر تنها یک درصد شانس موفقیت وجود داشته باشد، یک تاجر واقعی همان را به صورت جرقه ای میبیند که میتواند آتشی را بیافروزد. دنیای تجارت آنگونه نیست که اگر یک را با یک جمع کنی عدد دو بدست بیاوری ، ممکن است در جایی یک تبدیل به ده شود یا ده مبدل به پنجاه گردد.
در ضمن:
این مهم نیست که شما چه کاره هستید ، فقط خود را در مسیر اصلی زندگی قرار دهید.
----------------------------
ادامه دارد...
وقتی که وسط امتحانا در عرض دو روز پنج تا فیلم آمریکایی نگاه کنی... نتیجه اش این میشه که تمام احساساتت رو با کلمات ... Shit …. Fuck ….wow… great ….Damn.. بیان میکنی..
-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-
مثلا قرار بود که خارچی بشم اخبار امتحانات رو بزارم اینجا...
خوب درس که نداریم این ترم . 2 تا امتحان دادم تا حالا.. یکی مکانیک سیالات که اگه منصف باشم کلاسی رو که سه چهار جلسه کلا سر کلاس بیشتر نرفتم... و جزوه اش رو یک هفته به امتحان از یکی کپی کردم... بعدم جمعا 10 ساعت هم براش نخوندم... حقمه که بیفتم... اما توی این مملکت خیلی چیزا منصفانه نیست...
پروسه های ساخت مواد هم یکی از اون درسهایی که تا آخر عمرم خاطرش یادم نمیره.... چون 2 ماه آخر ترم رو اصلا سر این کلاس نمیرفتم... و چیزی که بره خودم جالب بود این بود که اصلا یادم رفته بود این ترم همچین درسی دارم... و وقتی داشتم برنامه و ساعت امتحانا رو توی سررسیدم یادداشت میکردم .... یادم اومد که بابا همیچین درسی هم این ترم گرفته بودم و دوم تیر امتحانشه... معلومه که یه همچین آدمی وقتی سر جلسه امتحان میره تف جوشی ( taf jooshi) رو بعلت خط بد ورقه سوال کف جوشی میخونه ( kaf jooshi) و یه چرندیاتی از خودم بلغور کردم که فقط شانس آوردم پشت سریم بهم جواب این سوال رو گفت و فقط ورقه ام خط خطی شد وگر نه خیلی ضایع میشد....
سلام... سلام...
اول بگم که حال بابام..خوبه.. شنبه از بیمارستان مرخص شد... و حالش خوبه... امتحان فاینال فرانسه رو هم دیروز دادم... خوب بود ...می پاسمش.... اوضاع خونه هم...ای رو به بهبودیه.. باید مواضبش باشم.... آوید که از خودش خبر نمیده.. امیدوارم اونم خوب باشه.... کار جدید خوب پیش میره... یعنی بد نیست... شنبه امتحان مکانیک سیالات دارم.... این رئیس فلان فلان شده ( که چون داداشش اینجا رو میخونه باید یه کم رعایت کنم...) خیری ازش بلند نمیشه .. نیاز فوری ام به پول تا 18 جون یعنی 2 روز دیگه است که یکی از خانم های شرکت قرار شد..استادش کنه...( چاکریم....خوش تیپیه)....
یه خبر بد این هفته بود.... که اون هم امیدوارم به قول بعضیا خیر باشه... اونم برگشتن بامشاد به ایرانه.. که با وجود گرفتن بورس از یه دانشگاه توی انگلیس ... به خاطر ویزا اومده ولی گیر سربازیه....
راستی..فکر کنم اینجا ننوشتم... که بابا نه تنها موتور رو پس گرفت...بات السو.. براش پلاک و کارت هم جور کرد...
راستی کاشان هم جمعه رفتیم .. با اینکه شب قبلش تا قم رفتم و برگشتم و همش پشت فرمون بودم...اما فرداش بدک نبود....
خلاصه فعلا ملالی نیست جز امتحانات.... که آمارشو ... سعی میکنم بزام رو سایت ( بابا خارجی...)
اوه اوه...... یه چیز خارجی دیگه ... یاهو شده ۱۰۰ مگ با ۱۰ مگ دیتا ترنسفر..... مشتولوق بدین....